گنجور

بخش ۱۴۸ - ۴۶ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ پیغامبر ایشان ایشان را گفت إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ نشان ملک او بر شما أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ آنست که تابوت آید بشما، فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ در آن تابوت سکینة از خداوند شما، وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسی‌ وَ آلُ هارُونَ چیزی که مانده از آنچه از آل موسی و از آل هارون باز ماند تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ فریشتگان آن را بردارند و آرند، إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ در آن نشانیست شما را که ملک طالوت باذن خداست و رضا و اصطفاء او، إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۲۴۸) اگر گرویدگانید، دانید که چنین است.

فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ چون گسسته گشت طالوت و سپاه از شهر و بهامون آمدند، قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ طالوت گفت اللَّه شما را بخواهد آزمود بجویی، فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی هر که از آن بیاشامد نه از من است وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی و هر که از آن نچشد از منست إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ مگر آن کس که بدست خود یک غرفه بر کشد، فَشَرِبُوا مِنْهُ چون بآن جوی رسیدند از آن بیاشامیدند إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ مگر اندکی ازیشان، فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ چون بر آن جوی بگذشت او وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ و ایشان که بگرویدند با وی، قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ گفتند ما را امروز کاوستن نیست با جالوت و سپاههای وی، قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ گفتند ایشان که بی گمان بودند برستخیز و بدیدار خدای کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ بسا سپاه اندک غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ که باز شکستند سپاه فراوان را باذن و یاری خدای، وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ و اللَّه با شکیبایانست بیاری.

وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ و چون بیرون آمدند بروی جالوت و سپاه او قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً گفتند خداوند ما بر ما فراخ فرو ریز شکیبایی، وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا و قدمهای ما درواخ دار پیش دشمن، وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ و یاری ده ما را بر گروه ناگرویدگان.

فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ طالوت بالشکر خویش بشکستند جالوت و سپاه وی را بتوفیق و خواست اللَّه، وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ و داود جالوت را بکشت، وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ و اللَّه داود را پادشاهی داد و پیغامبری و دانش، وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ و در وی آموخت آنچه ندانست، وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ و گر نه باز داشت اللَّه بودی از مردمان بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ از بعضی ببعضی لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ زمین بیران گشتی و جهان تباه شدی، وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ (۲۵۱) لکن اللَّه با فضل است و با نواخت و نیکو کاری بر جهانیان.

تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ این سخنان خدای است، نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ می‌خوانیم آن بر تو بسزا و راستی، وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ و تو از فرستادگانی بکافّه خلق.

بخش ۱۴۷ - ۴۵ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً خداوند کریم، نامبردار عظیم، مهربان نوازنده بخشنده دارنده، جلت احدیته و تقدست صمدیته، در این آیت بندگان را می‌نوازد هم توانگران را و هم درویشان را، توانگران را می‌نوازد، که ازیشان قرض میخواهد و قرض از دوستان خواهند. یحیی معاذ گفت عجبت ممّن یبقی له مال و رب العرش استقرضه. و فی الخبر الصحیح ینزل اللَّه عز و جل، فیقول من یدعونی فاجیبه؟ ثم یبسط یدیه، فیقول من یقرض غیر عدوم و لا ظلوم؟بخش ۱۴۹ - ۴۶ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ الآیة.... مفسران گفتند، اصل این تابوت آنست که اللَّه تعالی به آدم ع فرو فرستاد و در آن صورت پیغامبران بود، از فرزندان وی، و بعدد هر پیغامبری خانه بود در آن، و آخرترین همه خانه پیغامبر آخر الزمان بود خاتم النبیین، و رسول رب العالمین خانه از یاقوت سرخ و آسای پیغامبر، محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم اینجا بصورت نماز گزاران ایستاده و بر راست وی مردی کهل ایستاده، بر جای پیشانی وی نبشته هذا اول من یتبعه من امته ابو بکر و بر چپ وی عمر خطاب ایستاده، بر جای پیشانی وی نبشته لا تأخذه فی اللَّه لومة لائم و از پس وی ذو النورین بر پیشانی وی نبشته، بارّة من البررة، و در پیش وی علی بن ابی طالب علیه السّلام شمشیر حمایل کرده و بر پیشانی مبارک وی نبشته هذا اخوه و ابن عمه، و پیرامن وی اعمام و خلفا و نقبا و لشکری عظیم از مهاجر و انصار در ایستاده، و اندازه تابوت سه گز بود در دو گز، از چوب شمشاد زراندود کرده، و به نزدیک آدم می‌بود تا آدم از دنیا بیرون می‌شد به شیث داد و پس از وی فرزند بفرزند میداد و بآن وصیت میکرد. تا بروزگار ابراهیم ع، ابراهیم بمهینه فرزند داد: اسماعیل و اسماعیل بپسر خویش قیدار سپرد، فرزندان اسحاق با وی بخصومت آمدند، گفتند نور محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم با شماست، تابوت باید که با ما بود، قیدار سر وازد، امتناع نمود، پس برخاست و به کنعان شد پیش یعقوب ع، و آن تابوت با وی، یعقوب در قیدار نگرست، گفت چه رسید ترا ای قیدار که رویت زرد می‌بینم و قوت ساقط؟ گفت نور محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم از پشت من نقل کرده‌اند، یعقوب گفت، بدختران اسحاق؟ گفت نه که در عرب به غاضره جرهمی. یعقوب گفت «بخ بخ، نیک آمد» اللَّه خواست و حکم کرد که نور محمد جز در عربیات طاهرات ننهد، یا قیدار بشارت باد ترا که امشب پسری آمد. قیدار گفت چه دانستی و از کجا گفتی؟ تو در زمین شام و غاضره در زمین حرم! گفت از آن بدانستم که امشب درهای آسمان دیدم که بر گشادند و فریشتگان گروه گروه از آسمان بزیر می‌آمدند و نوری عظیم میان آسمان و زمین ظاهر شده، دانستم که آن نور محمد است، قیدار برگشت بسوی زمین حرم تا با اهل خویش شود، و آن تابوت بنزدیک یعقوب بگذاشت. پس میان بنی اسرائیل می‌بود تا بروزگار موسی ع، پس موسی بوقت مرگ آن را پیش یوشع بن النون بنهاد به بریه، بریه نام جایگاهیست، پس چون در بنی اسرائیل تفرق افتاد و قومی نافرمان شدند و بر پیغامبران جفا کردند و عصیان آوردند، رب العزة دشمن را بر ایشان مسلط کرد، ازین عمالقه و جبابرة از بقایاء قوم عاد تا بر ایشان تاختن آوردند، لختی را بکشتند و لختی را به بردگی ببردند، و آن تابوت از میان ایشان برداشتند و بزمین خویش بناحیه فلسطین بردند و در چاه طهارت جای نهادند، هر کس ازیشان که در آن چاه براز کردی، علت بواسیر و قولنج پدید آمدی وی را، پس بجای آوردند که این علت از جهت آن تابوت است که در چاه نهاده‌اند، بیرون آوردند و بر گردون نهادند و گردون در گاو بستند و گاو را از زمین خویش براندند بسوی بنی اسرائیل، اللَّه تعالی فریشتگان را بفرستاد تا آن تابوت برداشتند و بخانه طالوت بردند، بنو اسرائیل چون تابوت بخانه و یافتند، بدانستند که ملک او بحقّ است.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ پیغامبر ایشان ایشان را گفت إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ نشان ملک او بر شما أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ آنست که تابوت آید بشما، فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ در آن تابوت سکینة از خداوند شما، وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسی‌ وَ آلُ هارُونَ چیزی که مانده از آنچه از آل موسی و از آل هارون باز ماند تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ فریشتگان آن را بردارند و آرند، إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ در آن نشانیست شما را که ملک طالوت باذن خداست و رضا و اصطفاء او، إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۲۴۸) اگر گرویدگانید، دانید که چنین است.
هوش مصنوعی: خداوند به پیامبرشان گفت: "آیت سلطنت او برای شما این است که تابوتی به سوی شما خواهد آمد؛ در آن تابوت آرامشی از پروردگارتان و باقی‌مانده‌ای از آنچه آل موسی و آل هارون باقی گذاشته‌اند، وجود دارد. فرشتگان آن را حمل خواهند کرد. در این موضوع نشانه‌ای برای شماست که تأسیس سلطنت طالوت به اذن و خواست خداوند است، اگر مؤمن باشید."
فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ چون گسسته گشت طالوت و سپاه از شهر و بهامون آمدند، قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ طالوت گفت اللَّه شما را بخواهد آزمود بجویی، فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی هر که از آن بیاشامد نه از من است وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی و هر که از آن نچشد از منست إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ مگر آن کس که بدست خود یک غرفه بر کشد، فَشَرِبُوا مِنْهُ چون بآن جوی رسیدند از آن بیاشامیدند إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ مگر اندکی ازیشان، فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ چون بر آن جوی بگذشت او وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ و ایشان که بگرویدند با وی، قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ گفتند ما را امروز کاوستن نیست با جالوت و سپاههای وی، قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ گفتند ایشان که بی گمان بودند برستخیز و بدیدار خدای کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ بسا سپاه اندک غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ که باز شکستند سپاه فراوان را باذن و یاری خدای، وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ و اللَّه با شکیبایانست بیاری.
هوش مصنوعی: وقتی طالوت و سپاهیانش از شهر خارج شدند و به سمت دشت رفتند، گفت: "خداوند شما را با یک جوی آب آزمون می‌کند. هر کس از آن بیاشامد، از من نیست و هر کس نچشد، از من است، مگر کسی که با دست خود یک بار بردارد." وقتی به آن جوی رسیدند، بیشتر آنها از آن آب نوشیدند، جز عده کمی. پس از عبور از آن، طالوت و کسانی که با او ایمان آورده بودند، گفتند: "ما امروز قدرتی برای مقابله با جالوت و سپاهیانش نداریم." اما کسانی که به دیدار خدا امیدوار بودند، گفتند: "چندین بار دیده‌ایم که سپاه‌های اندک بر سپاه‌های فراوان پیروز شده‌اند به اذن خدا." و خداوند با صبرکنندگان است.
وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ و چون بیرون آمدند بروی جالوت و سپاه او قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً گفتند خداوند ما بر ما فراخ فرو ریز شکیبایی، وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا و قدمهای ما درواخ دار پیش دشمن، وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ و یاری ده ما را بر گروه ناگرویدگان.
هوش مصنوعی: وقتی که آنها به مقابله با جالوت و سپاهش رفتند، گفتند: «پروردگار ما، بر ما صبر و استقامت بیفکن و قدم‌های ما را در مقابل دشمن محکم بدار و ما را بر گروه کافران پیروز کن».
فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ طالوت بالشکر خویش بشکستند جالوت و سپاه وی را بتوفیق و خواست اللَّه، وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ و داود جالوت را بکشت، وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ و اللَّه داود را پادشاهی داد و پیغامبری و دانش، وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ و در وی آموخت آنچه ندانست، وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ و گر نه باز داشت اللَّه بودی از مردمان بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ از بعضی ببعضی لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ زمین بیران گشتی و جهان تباه شدی، وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ (۲۵۱) لکن اللَّه با فضل است و با نواخت و نیکو کاری بر جهانیان.
هوش مصنوعی: طالوت با سپاهش به یاری خداوند جالوت و سپاهش را شکستند. داوود نیز جالوت را کشت و خداوند به او پادشاهی و نبوّت و دانایی عطا کرد و به او آموخت چیزهایی را که نمی‌دانست. اگر خداوند از برخی مردم در برابر برخی دیگر دفاع نمی‌کرد، زمین دچار فساد و تباهی می‌شد. اما خداوند بر جهانیان رحمت و فیض دارد.
تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ این سخنان خدای است، نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ می‌خوانیم آن بر تو بسزا و راستی، وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ و تو از فرستادگانی بکافّه خلق.
هوش مصنوعی: این آیات کلام خداوند است که با حقیقت به تو عرضه می‌شود و به یقین تو از پیام‌آوران او هستی که به تمام مخلوقات فرستاده شده‌ای.