گنجور

شمارهٔ ۸۶ - صفت یار تیغ زن گفته

آهخته چه داری مدام تیغت
ای دوست بگو بر که کینه داری
ماند صنما غمزه و رخت را
تیغ تو به تیزی و آبداری
مریخ شوی چون سلیح پوشی
زهره شوی آنگه که می گساری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل فاعلاتن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آهخته چه داری مدام تیغت
ای دوست بگو بر که کینه داری
هوش مصنوعی: دوست عزیز، چرا مدام چاقوت را تیز می‌کنی؟ به من بگو که به چه کسی کینه داری؟
ماند صنما غمزه و رخت را
تیغ تو به تیزی و آبداری
هوش مصنوعی: زیبای من، نگاه تو به تندی و برندگی یک تیغ است و چهره‌ات همچون آبی زلال و درخشان می‌درخشد.
مریخ شوی چون سلیح پوشی
زهره شوی آنگه که می گساری
هوش مصنوعی: زمانی که عشق و شور و شوق به تو دست می‌دهد، مانند جنگجویان دلیر و شجاع می‌شوی، و هنگامی که در می‌گساری و شادی، به زیبایی و لطافت زهره (یکی از سیارات) تبدیل می‌گردی.