شمارهٔ ۸ - صفت یار جعد زلف بود
زلف تو مگر جانا امید و نیازست
زیرا که چنین هر دو سیاه است و درازست
بسته ست به جعد تو دل من نه عجب زآنک
دلها همه در بسته امید و نیازست
شمارهٔ ۷ - صفت دلبر فصاد بود: آمد آن حور و دست من بربستشمارهٔ ۹ - صفت دلبر خباز کند: اندر تنور روی چو سوسن فرو بری
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زلف تو مگر جانا امید و نیازست
زیرا که چنین هر دو سیاه است و درازست
هوش مصنوعی: زلف تو، ای محبوب، نماد امید و نیاز من است؛ چرا که هر دو ویژگی، یعنی سیاهی و بلندی، در آن وجود دارد.
بسته ست به جعد تو دل من نه عجب زآنک
دلها همه در بسته امید و نیازست
هوش مصنوعی: دل من تحت تأثیر زیبایی تو قرار گرفته و این موضوع چیز عجیبی نیست، زیرا دلهای دیگران نیز به خاطر امید و نیازشان بسته و محدود شدهاند.