گنجور

شمارهٔ ۷۲ - دل دلدار چو مغناطیس است

ای خجسته بر چو سیم تو را
تیغ بدریده غیبه جوشن
آنکه شمشیر زد همی گه جنگ
قصد زحمت نکرد گاه زدن
دل تو هست سنگ مغناطیس
به سوی خویش می کشد آهن

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خجسته بر چو سیم تو را
تیغ بدریده غیبه جوشن
هوش مصنوعی: ای خوشبخت، تو به خاطر نیکی‌ها و زیبایی‌هایت، مانند شمشیری هستی که بر اثر غیبت کسی بر افراشته شده است.
آنکه شمشیر زد همی گه جنگ
قصد زحمت نکرد گاه زدن
هوش مصنوعی: کسی که در میدان جنگ شمشیر می‌زند، هرگز هدفش زحمت کشیدن نیست و همیشه در پی پیروزی و نتیجه‌گیری است.
دل تو هست سنگ مغناطیس
به سوی خویش می کشد آهن
هوش مصنوعی: دل تو مانند سنگ مغناطیسی است که آهن را به سمت خود جذب می‌کند.