گنجور

شمارهٔ ۶۹ - صفت دلبر چنگی گوید

ای صنم چنگ زن چنگ ساز
فخر همه چنگ زنان جهان
چنگ تو در چنگ تو از چنگ تو
همچو من عشق تو کوژونوان
در غم هجران تو خاموش بود
از طرب وصل تو دارد فغان
روی تو گل چنگ تو بلبل ولی
بلبل بر گل شود افغان کنان

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای صنم چنگ زن چنگ ساز
فخر همه چنگ زنان جهان
هوش مصنوعی: ای معشوق، تویی که ساز چنگ می‌زنی و باعث افتخار تمام نوازندگان چنگ در سراسر دنیا هستی.
چنگ تو در چنگ تو از چنگ تو
همچو من عشق تو کوژونوان
هوش مصنوعی: در دستان تو، عشق تو همچون خطوطی پیچیده و پر از احساسات است که من هم مانند تو در این هیجان غرق شده‌ام.
در غم هجران تو خاموش بود
از طرب وصل تو دارد فغان
هوش مصنوعی: در غم دوری تو ساکت بودم، اما اکنون از شادی وصالت فریاد می‌زنم.
روی تو گل چنگ تو بلبل ولی
بلبل بر گل شود افغان کنان
هوش مصنوعی: چهره تو مانند گلی زیباست و صدای تو همچون بلبل دلنشین. ولی بلبل وقتی بر روی گل می‌نشیند، شروع به ناله و شکایت می‌کند.