شمارهٔ ۶۸ - صفت دلبر سقا باشد
چون میل تو به آب همی بینم ای صنم
مانند چشمه کردم من چشم خویشتن
سقا اگر همیشه کند سوی چشمه میل
بس چون که میل نیست تو را سوی چشم من
دانسته ای مگر که بود بی خلاف گرم
آن آب دیده ای که بود از غم و حزن
جانا بیا که سرد همی گردد آب چشم
هر گه که شد جدا دم سرد من از دهن
شمارهٔ ۶۷ - صفت یار تیرگر باشد: دو گونه تیر داری بر کف و چشمشمارهٔ ۶۹ - صفت دلبر چنگی گوید: ای صنم چنگ زن چنگ ساز
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون میل تو به آب همی بینم ای صنم
مانند چشمه کردم من چشم خویشتن
هوش مصنوعی: میبینم که تو به آب تمایل داری، ای زیبای من، به همین خاطر چشمهای خود را مانند چشمهای روشن و زلال ساختهام.
سقا اگر همیشه کند سوی چشمه میل
بس چون که میل نیست تو را سوی چشم من
هوش مصنوعی: اگر سقا همیشه به چشمه بروید و آب بیاورد، ولی تو دیگر میلی به چشمه نداشته باشی، من همچنان به تو نظر دارم و دلم به تو مشغول است.
دانسته ای مگر که بود بی خلاف گرم
آن آب دیده ای که بود از غم و حزن
هوش مصنوعی: میدانی یا نه که آن آب چشم، که بدون تردید گرم است، از غم و اندوه ناشی میشود؟
جانا بیا که سرد همی گردد آب چشم
هر گه که شد جدا دم سرد من از دهن
هوش مصنوعی: عزیزم، بیا که هر بار که از هم جدا میشویم، اشکهای چشمانم سرد و بیحرارت میشود.

مسعود سعد سلمان