گنجور

شمارهٔ ۴۷ - در حق دلبر احول گفته

ای دو زلفت چو ماه در آخر
وی رخانت چو مشک در اول
احول اکحلی و متفقند
خلق در حسن احول اکحل
شده بار دگر کسی هم جفت
کرده با دیگری مرا تو بدل
گر مرا نیستی امید وصال
نیمی جفت یار دان به مثل
یک دو بینی همی و این نه شگفت
یک دو بیند همی به چشم احول

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دو زلفت چو ماه در آخر
وی رخانت چو مشک در اول
هوش مصنوعی: موهای تو مانند ماه در انتها و چهره‌ات همانند مشک در ابتداست.
احول اکحلی و متفقند
خلق در حسن احول اکحل
هوش مصنوعی: چشم‌های او زیبا و خاص هستند و این باعث شده که همه‌ی مردم به زیبایی او توجه کنند و در مورد او هم نظر داشته باشند.
شده بار دگر کسی هم جفت
کرده با دیگری مرا تو بدل
هوش مصنوعی: باز هم کسی مثل تو را با دیگری هم‌قدم کرده و مرا به جای تو قرار داده‌اند.
گر مرا نیستی امید وصال
نیمی جفت یار دان به مثل
هوش مصنوعی: اگر امیدی به رسیدن به تو ندارم، نیمی از دوستی را مانند همراهی با یار در نظر بگیر.
یک دو بینی همی و این نه شگفت
یک دو بیند همی به چشم احول
هوش مصنوعی: تو به خوبی می‌بینی، اما آنچه می‌بینی جای تعجب ندارد؛ زیرا کسی که به‌دقت نگاه نکند، دچار اشتباه می‌شود و نمی‌تواند حقیقت را به وضوح بیند.