شمارهٔ ۴۱ - صفت یار کبوترباز است
انس تو با کبوترست همه
ننگری از هوس به چاکر خویش
هم به ساعت بر تو باز آید
هر کبوتر که رانی از بر خویش
رفتن و آمدن به نزد رهی
چون نیاموزی از کبوتر خویش
شمارهٔ ۴۰ - در حق حاکم شهری باشد: حکم تو بر هر دلی روان شده در شهرشمارهٔ ۴۲ - صفت دلبر نایی گوید: ای دلکش و دلبند من فدیتک
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
انس تو با کبوترست همه
ننگری از هوس به چاکر خویش
هوش مصنوعی: دوستی و نزدیکی تو به کبوتر، نباید تو را از محبت و احترام به خدمتگزار خودت بازدارد.
هم به ساعت بر تو باز آید
هر کبوتر که رانی از بر خویش
هوش مصنوعی: هر زمان که بخواهی، میتوانی دوباره به خودت برگردانی کسی را که از خود دور کردهای.
رفتن و آمدن به نزد رهی
چون نیاموزی از کبوتر خویش
هوش مصنوعی: اگر یاد نگیری که چگونه از کبوتر خود استفاده کنی، رفت و آمد به نزد کسی مانند رهی بی فایده خواهد بود.

مسعود سعد سلمان