گنجور

شمارهٔ ۴۰ - در حق حاکم شهری باشد

حکم تو بر هر دلی روان شده در شهر
نام تو زین روی شد به حاکم سایر
جور کنی بر من و ز حاکم شهری
جز تو که دید ای نگار حاکم جابر

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حکم تو بر هر دلی روان شده در شهر
نام تو زین روی شد به حاکم سایر
هوش مصنوعی: فرمان تو بر هر قلبی در شهر جاری شده و به خاطر نام تو، فرمانروایی بر دیگران به وجود آمده است.
جور کنی بر من و ز حاکم شهری
جز تو که دید ای نگار حاکم جابر
هوش مصنوعی: ای نگار زیبا، هیچ‌کس جز تو در این شهر نمی‌بیند که چقدر بر من ظلم می‌کنی.