شمارهٔ ۴ - صفت دلبر رقاص کند
ای بت پای کوب بازی گر
مایه نزهتی و اصل طرب
گشتن تو به آسمان ماند
چون چنین باشد ای پسر نه عجب
گه گه از روی تو نماید رو
گه گه از زلف تو نماید شب
شمارهٔ ۳ - صفت یار رنگریز کند: رخ زرد کرد آن رخ رنگریزشمارهٔ ۵ - در حق یار میهمان گوید: میزبان کرد مرا دوش بتم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بت پای کوب بازی گر
مایه نزهتی و اصل طرب
هوش مصنوعی: ای معشوق دلربا که با رقص و پایکوبی خود فضایی شاداب و خوش را به وجود میآوری و اصل شادی و سرگرمی هستی.
گشتن تو به آسمان ماند
چون چنین باشد ای پسر نه عجب
هوش مصنوعی: به آسمان رفتن تو مانند این است که چنین شگفتیای برای تو، ای پسر، عجیب نیست.
گه گه از روی تو نماید رو
گه گه از زلف تو نماید شب
هوش مصنوعی: هرچند گاهی چهرهات ظاهر میشود، گاهی هم شب را از زلفهایت میسازد.