گنجور

شمارهٔ ۳۸ - صفت دلبر صیاد بود

تو را ای چو آهو به چشم و به تگ
سگانند در تگ چو مرغی به پر
چرا با تو سازند کاهو و سگ
نسازند پیوسته با یکدیگر
مهی تو که هرگز نترسی ز شب
گلی تو که تازه شوی از مطر
چو نیلوفر انس تو با حوض آب
چو لاله همی جای تو در خضر
چرا هر شبی ای دلارام یار
چرا هر زمان ای نگارین پسر
به دشتی دگر بینمت خوابگاه
ز حوضی دگر بینمت آبخور

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو را ای چو آهو به چشم و به تگ
سگانند در تگ چو مرغی به پر
هوش مصنوعی: تو مانند آهویی هستی که در چشم‌هایت زیبایی دیده می‌شود و در دلت مانند پرنده‌ای آزاد و شاداب هستی.
چرا با تو سازند کاهو و سگ
نسازند پیوسته با یکدیگر
هوش مصنوعی: چرا باید کاهو و سگ با هم دوست شوند، وقتی همیشه در کنار هم نیستند؟
مهی تو که هرگز نترسی ز شب
گلی تو که تازه شوی از مطر
هوش مصنوعی: تو همچون ماهی هستی که هرگز از تاریکی شب نمی‌ترسد و مانند گلی هستی که پس از باران دوباره شاداب و تازه می‌شود.
چو نیلوفر انس تو با حوض آب
چو لاله همی جای تو در خضر
هوش مصنوعی: شما مانند نرگس در کنار حوض آب قرار دارید و مانند لاله در کنار سبزینگی می‌درخشید.
چرا هر شبی ای دلارام یار
چرا هر زمان ای نگارین پسر
هوش مصنوعی: چرا هر شب، ای محبوب دل‌انگیز، به یاد تو بیدارم؟ چرا همیشه، ای پسر زیبا، به چهره‌ات فکر می‌کنم؟
به دشتی دگر بینمت خوابگاه
ز حوضی دگر بینمت آبخور
هوش مصنوعی: در دشت دیگری تو را می‌بینم که در جایی دیگر استراحت می‌کنی و به مناظر مختلفی از آب‌ها و حوض‌ها نگاه می‌کنی.