گنجور

شمارهٔ ۳۷ - صفت دلبر دبستانی

ای یار دبستانی و دبستان
نادیده چو تو دلربا و دلبر
حوری و دبستان به تو مزین
ماهی و محلت به تو منور
از نور تو این گشته چرخ اعلا
وز فر تو آن گشته خلد اکبر
گاه گاه برند اوستاد خود را
بادام و شکر کودکان یکسر
او را تو همی از دو چشم و از لب
بادام بری هر زمان و شکر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای یار دبستانی و دبستان
نادیده چو تو دلربا و دلبر
هوش مصنوعی: ای دوست عزیزم که در دوران مدرسه با هم بوده‌ایم و هنوز به یاد تو هستم، تو چقدر زیبا و دلنشینی!
حوری و دبستان به تو مزین
ماهی و محلت به تو منور
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و علم خود زینت‌بخش هستی و محله‌ات را روشن کرده‌ای.
از نور تو این گشته چرخ اعلا
وز فر تو آن گشته خلد اکبر
هوش مصنوعی: از نور وجود تو آسمان بلند روشن شده و به خاطر وجود تو، بهشت بزرگ زیبا شده است.
گاه گاه برند اوستاد خود را
بادام و شکر کودکان یکسر
هوش مصنوعی: گاهی اوقات او استاد خود را مانند بادام و شکر به کودکان معرفی می‌کند.
او را تو همی از دو چشم و از لب
بادام بری هر زمان و شکر
هوش مصنوعی: تو همیشه او را از دو چشم و لب بادامی‌اش به یاد می‌آوری، همچنان که او را در هر زمانی با شیرینی و زیبایی‌اش توصیف می‌کنی.