شمارهٔ ۲۶ - صفت دلبر فیروزه فروش
کی خرند از تو فیروزه هرگز
چون ببینندت ای بدیع نگار
لب و دندان تو همی بینند
لعل خوشرنگ و لؤلؤ شهوار
هر چه فیروزه بایدت بفروش
شبه از بهر چشم زخم بدار
شمارهٔ ۲۵ - صفت یار برزگر گوید: ای به دو رخ بسان تازه بهارشمارهٔ ۲۷ - صفت دلبر زرگر باشد: مه سنگین دلی ای مهر دلجوی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کی خرند از تو فیروزه هرگز
چون ببینندت ای بدیع نگار
هوش مصنوعی: هرگز کسی از تو فیروزه نمیخرد، چون تو را میبیند ای نقش زیبا و تازه.
لب و دندان تو همی بینند
لعل خوشرنگ و لؤلؤ شهوار
هوش مصنوعی: هجر تو به گونهای است که دندانهای سفید و لبهای زیبا، همچون جواهرات درخشان و سنگهای قیمتی به نظر میرسند.
هر چه فیروزه بایدت بفروش
شبه از بهر چشم زخم بدار
هوش مصنوعی: هر چه فیروزه در اختیار داری، بفروش و برای جلوگیری از چشم زخم، شب را نگهدار.