گنجور

شمارهٔ ۲۵ - صفت یار برزگر گوید

ای به دو رخ بسان تازه بهار
نکنی کار جز به میل و شمار
گر ز من زاریست همواری
کارم از تو چراست ناهموار
همچنان کز شیار گل ببری
همچنان گرد عشق تو شاد یار
هر چه تخم است آن توانی کشت
و آن به دست تو بهتر آرد بار
هست ما را به تخم صبر نیاز
بر دل بنده تخم صبر بکار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای به دو رخ بسان تازه بهار
نکنی کار جز به میل و شمار
هوش مصنوعی: ای که چهره‌ات مانند بهار تازه است، تنها کارهایی انجام نده که به دلخواه و حساب نباشد.
گر ز من زاریست همواری
کارم از تو چراست ناهموار
هوش مصنوعی: اگر من در حال ناله و گریه باشم، دلیل مشکلاتم از سمت توست که کارهایم را سخت می‌کند.
همچنان کز شیار گل ببری
همچنان گرد عشق تو شاد یار
هوش مصنوعی: درست مانند اینکه تو از میان گل‌ها عبور کرده‌ای، من نیز با شادی و عشق تو زنده‌ام.
هر چه تخم است آن توانی کشت
و آن به دست تو بهتر آرد بار
هوش مصنوعی: هر چیزی که در زندگی می‌کاری، همان را برداشت می‌کنی و تو می‌توانی پرورش بهتری بدهی.
هست ما را به تخم صبر نیاز
بر دل بنده تخم صبر بکار
هوش مصنوعی: ما برای تحمل سختی‌ها به صبر نیاز داریم، پس باید در دل خود بذر صبر را بکاریم تا بتوانیم مقاومت کنیم.