گنجور

شمارهٔ ۲۲ - صفت یار لشکری گوید

رفتی به جنگ و جز تو که دید ای صنم صنم
کو با هزار مرد مبارزه فره بود
باز آمدی مظفر و پیروز و روز نو
آری چو تو صنم همه جا روز به بود
لابد مظفر آید آن کس که گاه جنگ
از غمزگان و زلفش تیر و زره بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفتی به جنگ و جز تو که دید ای صنم صنم
کو با هزار مرد مبارزه فره بود
هوش مصنوعی: تو به میدان جنگ رفتی و جز تو کسی را ندیدم. ای عشق ناب، که با هزار مرد شجاع مبارزه کردی و پیروز شدی.
باز آمدی مظفر و پیروز و روز نو
آری چو تو صنم همه جا روز به بود
هوش مصنوعی: تو دوباره آمدی، پیروز و شاد و آغازگر روزی نو. مثل تو، زیبایی و نور در همه جا حاضر است.
لابد مظفر آید آن کس که گاه جنگ
از غمزگان و زلفش تیر و زره بود
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که آن کسی که به ظفر و پیروزی می‌رسد، همان فردی است که در میدان جنگ، جذابیت و زیبایی موهایش مانند تیر و زره عمل می‌کند.