گنجور

شمارهٔ ۱۶ - صفت یار خوش آواز کند

به نغمه خوش داودی و از آن آوا
دلم چو مرغ به نغمه بر تو روی نهاد
سزد که نرم کنی بر من آهنین دل خود
که نرم کردی داود آهن و پولاد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به نغمه خوش داودی و از آن آوا
دلم چو مرغ به نغمه بر تو روی نهاد
هوش مصنوعی: با صدای دلنواز و زیبای داوود، دلم مانند پرنده‌ای به سوی تو پرواز کرد و توجه‌ام را به خود جلب کرد.
سزد که نرم کنی بر من آهنین دل خود
که نرم کردی داود آهن و پولاد
هوش مصنوعی: لازم است که دل سخت و آهنی خود را برای من نرم کنی، چرا که داود نیز توانست آهن و فولاد را نرم کند.