شمارهٔ ۱۶ - صفت یار خوش آواز کند
به نغمه خوش داودی و از آن آوا
دلم چو مرغ به نغمه بر تو روی نهاد
سزد که نرم کنی بر من آهنین دل خود
که نرم کردی داود آهن و پولاد
شمارهٔ ۱۵ - صفت یار گنگ می گوید: هر گه که آن نگار شکر لب کند حدیثشمارهٔ ۱۷ - در حق یار رگ زده گوید: چو راست گشت بر اکحلش نشتر فصاد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به نغمه خوش داودی و از آن آوا
دلم چو مرغ به نغمه بر تو روی نهاد
هوش مصنوعی: با صدای دلنواز و زیبای داوود، دلم مانند پرندهای به سوی تو پرواز کرد و توجهام را به خود جلب کرد.
سزد که نرم کنی بر من آهنین دل خود
که نرم کردی داود آهن و پولاد
هوش مصنوعی: لازم است که دل سخت و آهنی خود را برای من نرم کنی، چرا که داود نیز توانست آهن و فولاد را نرم کند.