گنجور

شمارهٔ ۶۹

جویان وصال تو جدا از جانست
مست غم تو هر چه کند روی آنست
تا هر چه تو را به دوستی پیمانست
بستی و گشادنش فلک نتوانست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جویان وصال تو جدا از جانست
مست غم تو هر چه کند روی آنست
هوش مصنوعی: کسانی که در پی دیدار تو هستند، از جان خود نیز بریدند. آن‌ها در醉حالت غم تو به سر می‌برند و هر کاری که انجام دهند، تنها به خاطر توست.
تا هر چه تو را به دوستی پیمانست
بستی و گشادنش فلک نتوانست
هوش مصنوعی: هر چه را به دوستی با تو پیمان بسته‌ام، فلک نتوانسته است آن را بگشاید یا تغییر دهد.