شمارهٔ ۲
بر کار به جز زبان نمانده ست مرا
در تن گویی که جان نمانده ست مرا
بندیست گران که جان نمانده ست مرا
از پای جز استخوان نمانده ست مرا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر کار به جز زبان نمانده ست مرا
در تن گویی که جان نمانده ست مرا
هوش مصنوعی: برای من جز سخن گفتن کاری نمانده است، مثل اینکه دیگر روحی در تنم وجود ندارد.
بندیست گران که جان نمانده ست مرا
از پای جز استخوان نمانده ست مرا
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که فرد در وضعیتی دشوار و بحرانی قرار دارد. او احساس میکند که دیگر از جانش چیزی باقی نمانده و تنها بدنش، که به استخوانها ختم میشود، باقی مانده است. این وضعیت نشاندهندهی ضعف شدید و ناکامی عمیق است.