شمارهٔ ۹ - مدح امیر کیکاوس
در برابر امیر کیکاوس
خوب و رنگین نشسته چون طاوس
مایه عشرتست و کان طرب
نکند جز نشاط و عیش طلب
پیل زوری که چون کند کشتی
پیل را زور او دهد پشتی
شیر زخمی که چون برانگیزد
شیر بیشه ازو بپرهیزد
با چنین قوت و چنین مردی
هست با همت و جوانمردی
نیست خالی ز جنس جنس علوم
خبری دارد او ز شعر و نجوم
نیست عیبش چو آنکه بی سیم است
همه امیدش از پدر بیم است
چون شود تنگدست و درماند
روی صلح از پدر بگرداند
یله گردد شهر و گیرد راه
سوی دهقان کشد سپه ناگاه
گوید از عجز بر ضیاع پدر
اندر آید به گرد آن یک سر
منزل او به نو نهاله کند
تا مگر نان از آن نواله کند
آنگه آید به دیه کل هری
شاید ار نام خوک او نبری
گر همه یک دو من کرنج دهند
وآنقدر نیز هم برنج دهند
از پس آنکه مرد بگراید
کر و فری عظیم بنماید
این همه پر دلی به کار آرد
تیغ بر خاک خشک بگذارد
آرد گیلانش از براش بود
در همه یک دو مشت ماش بود
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در برابر امیر کیکاوس
خوب و رنگین نشسته چون طاوس
هوش مصنوعی: مقابل امیر کیکاوس، فردی با زیبایی و جلوهای زیبا مثل طاووس نشسته است.
مایه عشرتست و کان طرب
نکند جز نشاط و عیش طلب
هوش مصنوعی: منبع شادی و لذت، چیزی جز درخواست خوشی و مفرّح بودن نیست.
پیل زوری که چون کند کشتی
پیل را زور او دهد پشتی
هوش مصنوعی: اژدهای قوی که وقتی به کشتی نزدیک میشود، قدرت او به آن کشتی حمایت میدهد.
شیر زخمی که چون برانگیزد
شیر بیشه ازو بپرهیزد
هوش مصنوعی: شیر زخمخوردهای که وقتی خشمگین میشود، دیگر شیران جنگل از او دوری میکنند.
با چنین قوت و چنین مردی
هست با همت و جوانمردی
هوش مصنوعی: با چنین نیرویی و چنین شخصیتی که همت و جوانمردی داشته باشد، هر چیزی ممکن است.
نیست خالی ز جنس جنس علوم
خبری دارد او ز شعر و نجوم
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از علم و دانش خالی نیست. او در زمینههای مختلفی مانند شعر و نجوم اطلاعاتی دارد.
نیست عیبش چو آنکه بی سیم است
همه امیدش از پدر بیم است
هوش مصنوعی: زمانی که فردی از نظر مالی یا اجتماعی وضعیت خوبی ندارد، نمیتوان به او ایراد گرفت؛ زیرا تمام امید او به حمایت پدرش است و در عین حال از او نگرانیهایی دارد.
چون شود تنگدست و درماند
روی صلح از پدر بگرداند
هوش مصنوعی: زمانی که شخصی در سختی و تنگدستی قرار گیرد، ممکن است از مسیر صلح و آرامش دور شود و حتی نسبت به پدر خود که میتواند راهنمایی و پشتیبانیاش باشد، روی برگرداند.
یله گردد شهر و گیرد راه
سوی دهقان کشد سپه ناگاه
هوش مصنوعی: شهر به آرامی رها میشود و به سمت روستا حرکت میکند؛ ناگهان سپاهی به سوی دهقان میآید.
گوید از عجز بر ضیاع پدر
اندر آید به گرد آن یک سر
هوش مصنوعی: او میگوید که به رغم ناتوانیاش، به دور پدرش جمع میشود و این نشاندهنده ارتباط و وابستگی عمیق خانوادگی است.
منزل او به نو نهاله کند
تا مگر نان از آن نواله کند
هوش مصنوعی: خانه او را با جوانهها و نو نهالها زینت ببخشد تا شاید از آنها بهرهمند شود و خوراکی به دست آورد.
آنگه آید به دیه کل هری
شاید ار نام خوک او نبری
هوش مصنوعی: نمیتوان انتظار داشت که در روستا همه چیز مرتب و آرام باشد، مگر اینکه از مشکلات و ناهنجاریها سخن نگوییم.
گر همه یک دو من کرنج دهند
وآنقدر نیز هم برنج دهند
هوش مصنوعی: اگر همه به من دو هزار کرنج بدهند و همین مقدار برنج هم بپردازند،
از پس آنکه مرد بگراید
کر و فری عظیم بنماید
هوش مصنوعی: پس از آنکه انسان بمیرد، زینت و اندوهی بزرگ و ویرانگر بروز میکند.
این همه پر دلی به کار آرد
تیغ بر خاک خشک بگذارد
هوش مصنوعی: این همه شجاعت و دلسپاری به چه درد میخورد اگر فقط بر روی زمین خشک و بیثمر باقی بماند؟
آرد گیلانش از براش بود
در همه یک دو مشت ماش بود
هوش مصنوعی: گل و دشت گیلان به خاطر بارشهای مکرر، سرسبز و خرّم است. در این طبیعت زیبا تنها دو مشت ماش یکی از نعمتهایی است که میتوان از آن بهرهمند شد.