گنجور

شمارهٔ ۳ - توصیف اسب

مرکبش فعل برق و صرصر پای
وهم گردد سبک چو خاست ز جای
سنگ در زیر سم او گرداست
رخش خیز است و دلدل آورد است
در نوردد زمین همی بتگی
اینت محکم پیی و سخت رگی
باز چون نعره بر سوار زند
خاک در چشم روزگار کند
شه به تیرش چون برانگیزد
از که و دشت لرزه برخیزد
آن خداوند کونبست کمر
لحظه ای جز به بندگی پدر

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرکبش فعل برق و صرصر پای
وهم گردد سبک چو خاست ز جای
هوش مصنوعی: اسبش به سرعت برق و تندباد حرکت می‌کند و وقتی از جا بلند می‌شود، سبک و آزاد به نظر می‌رسد.
سنگ در زیر سم او گرداست
رخش خیز است و دلدل آورد است
هوش مصنوعی: سنگی که زیر پاهای اوست، به گرداگردش می‌چرخد؛ اسبش به جلو می‌جهد و دل و جرات می‌آورد.
در نوردد زمین همی بتگی
اینت محکم پیی و سخت رگی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر می‌خواهی از موانع عبور کنی و بر مشکلات غلبه بکنی، باید با عزم و اراده‌ای قوی پیش بروی و استقامت داشته باشی.
باز چون نعره بر سوار زند
خاک در چشم روزگار کند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که دوباره، صدای نعره‌ای به بلندای سوارکار برمی‌خیزد و گرد و غبار و هیاهو به چشمان روزگار می‌پاشد. این تصویر نشان‌دهنده قدرت و تاثیرگذاری فردی است که با عزم و اراده، دنیای اطرافش را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
شه به تیرش چون برانگیزد
از که و دشت لرزه برخیزد
هوش مصنوعی: وقتی شاه تیرش را پرتاب کند، زمین و دشت به لرزه در می‌آید.
آن خداوند کونبست کمر
لحظه ای جز به بندگی پدر
هوش مصنوعی: خداوند عالم تنها به دور از بندگی پدرش نبوده و همیشه در حال خدمت و پرستش اوست.