شمارهٔ ۲۲ - صفت ماهوک رقاص
ماهُوَک در میان چو در گردد
مجلس از خرّمی دگر گردد
طقطق پای او چو برخیزد
شادی و لهو در هم آمیزد
بس نشاطی و مجلسی طیبی است
عیش را و نشاط را سببی است
مادرِ قحبه را نکو خلف است
روسپیزاده را نکو علف است
نرخری گر به پشت مادهخری
بر جهد و افتدش بر او نظری
باز ماند دو دست او از کار
آب گیرد دهانش در شلوار
بوالفضایل بر او نهد دیده
راست چون مردمان نادیده
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ماهُوَک در میان چو در گردد
مجلس از خرّمی دگر گردد
هوش مصنوعی: وقتی ماهی درون آب به جنب و جوش درآید و مجلس را پر از نشاط کند، حال و هوای محیط تغییر میکند و فضای تازهای ایجاد میشود.
طقطق پای او چو برخیزد
شادی و لهو در هم آمیزد
هوش مصنوعی: وقتی که او به پا خیزد، شادی و سرگرمی با هم ترکیب میشوند.
بس نشاطی و مجلسی طیبی است
عیش را و نشاط را سببی است
هوش مصنوعی: عیش و شادمانی به همراه جمعی خوب و خوشمشرب است و برای شاد زیستن، همیشه دلیلی وجود دارد.
مادرِ قحبه را نکو خلف است
روسپیزاده را نکو علف است
هوش مصنوعی: در این بیت، سخن به نوعی انتقاد از زادگان و نسل کسانی است که در جامعه به نوعی تحت تأثیر شرایط خاص اجتماعی و خانوادگی قرار دارند. به نوعی بیان میکند که خوب یا بد بودن یک فرد میتواند تحت تأثیر محیط و والدینش باشد. همچنین، این بیت حالتی کنایی و تحقیرآمیز نسبت به زادگان افرادی خاص دارد.
نرخری گر به پشت مادهخری
بر جهد و افتدش بر او نظری
هوش مصنوعی: اگر خر نر به پشت مادهاش برود و به او نگاه کند، هر چه بر سرش بیاید، نصیب خودش میشود.
باز ماند دو دست او از کار
آب گیرد دهانش در شلوار
هوش مصنوعی: دستهای او در کارها ناتوان مانده و نمیتواند به خوبی عمل کند، حالا نمیداند چگونه مشکلش را حل کند و در موقعیتی ناخوشایند قرار گرفته است.
بوالفضایل بر او نهد دیده
راست چون مردمان نادیده
هوش مصنوعی: بخاطر ویژگیهای برجسته و فضائلش، مردم به او توجه دارند و او را میبینند، مانند افرادی که دیده نمیشوند.