شمارهٔ ۹۳ - حقگزاری از خواجه مظفر
از خواجه مظفر کریوه
امروز هزار شکر دارم
غافل نیم و یکان یکان من
بر خود شب و روز می شمارم
سر جمله آن به طبع و خاطر
من بر دل و جان همی نگارم
چون ایزدم از بلا برآرد
آن از دل و جان همی برآرم
چون باد به مدح و شکر کوشم
چون ابر بر او ثنا ببارم
امروز چو عاجزم ز حقش
بعضی به دعا همی گزارم
روزی ز ثنا برآرد او را
این تخم که من همی بکارم
بی اصل و حرامزاده باشم
گر من حق او فرو گزارم
دانم که بدین که من بگفتم
دارد چو بخواند استوارم
و او هم نکند مرا فراموش
تا بسته به حبس این حصارم
فرزند سعادتم که او را
بنده ست بدو همی سپارم
در دولت طاهری زدم چنگ
زو روشنیی گرفت کارم
والله که به خدمتش نه بس دیر
گلها شکفد ز خشک خارم
در دولت او به دولت تو
از بخت همی امیدوارم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از خواجه مظفر کریوه
امروز هزار شکر دارم
هوش مصنوعی: امروز به خاطر خواجه مظفر کریوه بسیار سپاسگزارم و خوشحالم.
غافل نیم و یکان یکان من
بر خود شب و روز می شمارم
هوش مصنوعی: من غافلم و به تنهایی روزها و شبها را برای خود میشمارم.
سر جمله آن به طبع و خاطر
من بر دل و جان همی نگارم
هوش مصنوعی: ابتدا به ذهن و احساسات من میآید و سپس بر دل و جانم نقش میبندد.
چون ایزدم از بلا برآرد
آن از دل و جان همی برآرم
هوش مصنوعی: وقتی خداوند، مشکلات و بلاها را از من دور کند، من هم با تمام وجود و احساساتم این را ابراز خواهم کرد.
چون باد به مدح و شکر کوشم
چون ابر بر او ثنا ببارم
هوش مصنوعی: مانند باد سعی میکنم تا از خوبیها و فضیلتهای او بگویم و مانند ابر بر او ستایش و نعمت نازلم.
امروز چو عاجزم ز حقش
بعضی به دعا همی گزارم
هوش مصنوعی: امروز که در مقابل حقیقت ناتوانم، برخی از وقتها با دعا کردن سعی میکنم به آن نزدیک شوم.
روزی ز ثنا برآرد او را
این تخم که من همی بکارم
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که به برکت این نعمتی که من در حال کاشتن آن هستم، او را به ستایش خواهد آورد.
بی اصل و حرامزاده باشم
گر من حق او فرو گزارم
هوش مصنوعی: اگر من حقوق او را نادیده بگیرم، باید بیاصل و نسبت نامناسبی داشته باشم.
دانم که بدین که من بگفتم
دارد چو بخواند استوارم
هوش مصنوعی: میدانم که اگر به آنچه گفتم توجه کند و بخواند، بر پای خود استوار خواهد بود.
و او هم نکند مرا فراموش
تا بسته به حبس این حصارم
هوش مصنوعی: او هم من را فراموش نکرده و این موضوع باعث میشود که در این زندان احساس اسارت کنم.
فرزند سعادتم که او را
بنده ست بدو همی سپارم
هوش مصنوعی: من فرزند خوشبختی دارم که او در واقع بندهای است و من او را بهدست او میسپارم.
در دولت طاهری زدم چنگ
زو روشنیی گرفت کارم
هوش مصنوعی: در زمان حکومت طاهری، با انتخاب یک مسیر درست به موفقیت و روشنایی دست یافتم.
والله که به خدمتش نه بس دیر
گلها شکفد ز خشک خارم
هوش مصنوعی: من قسم میخورم که به خاطر خدمت به او، حتی از دل خشک و خالیام نیز گلها به شکوفه میآیند.
در دولت او به دولت تو
از بخت همی امیدوارم
هوش مصنوعی: من به خوشبختی و موفقیت تو در زمان او امید دارم.