گنجور

شمارهٔ ۹۱ - ای جوانی تو را کجا جویم

ای جوانی تو را کجا جویم
با که گویم غم تو گر گویم
یاسمین تو تا سمن گشته ست
سمن و یاسمین نمی بویم
نزد خوبان سیاه روی شوم
تا ز پیری سپید شد مویم
موی و رویم سپید گشت و سیاه
روی شد موی و موی شد رویم
نشود پاک رنگ هر دو همی
گرچه هر دو به خون همی شویم
گر مرا شهریار شهر گشای
بند کرده ست بنده اویم
مجلس او چرا نمی سپرم
گر ز باغ هنر همی رویم
گاه تازه چو لاله بر چمنم
گاه یازان چو سرو بر جویم
یاربم عفو او تو روزی کن
کز جهان عفو او همی جویم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای جوانی تو را کجا جویم
با که گویم غم تو گر گویم
هوش مصنوعی: ای جوان، جستجوی تو را کجایم کنم و با کی درباره غم تو سخن بگویم اگر بخواهم سخن بگویم؟
یاسمین تو تا سمن گشته ست
سمن و یاسمین نمی بویم
هوش مصنوعی: یاسمن تو به اندازه‌ای خوشبو شده است که دیگر عطر سمن را حس نمی‌کنم.
نزد خوبان سیاه روی شوم
تا ز پیری سپید شد مویم
هوش مصنوعی: من برای نزدیکی به خوبان، حاضر هستم که سیاه‌رو و بی‌پاز ببینم، حتی اگر نتیجه‌اش این باشد که موهایم به خاطر پیری سفید شود.
موی و رویم سپید گشت و سیاه
روی شد موی و موی شد رویم
هوش مصنوعی: موهایم سفید شدند و چهره‌ام سیاه شد، و حالا موهایم به سفیدی چهره‌ام تبدیل شده است.
نشود پاک رنگ هر دو همی
گرچه هر دو به خون همی شویم
هوش مصنوعی: اگرچه هر دوی ما به خون هم آغشته‌ایم، اما رنگ‌مان هرگز پاک نخواهد شد.
گر مرا شهریار شهر گشای
بند کرده ست بنده اویم
هوش مصنوعی: اگر پادشاه شهر مرا به بند کشیده باشد، من بنده او هستم.
مجلس او چرا نمی سپرم
گر ز باغ هنر همی رویم
هوش مصنوعی: چرا باید به او نباشم وقتی که به باغ هنر می‌روم و از آن لذت می‌برم؟
گاه تازه چو لاله بر چمنم
گاه یازان چو سرو بر جویم
هوش مصنوعی: گاهی مانند گل لاله در چمن، شاداب و تازه‌ام و گاهی مانند سرو، بلند و استوار در جوی زندگی می‌کنم.
یاربم عفو او تو روزی کن
کز جهان عفو او همی جویم
هوش مصنوعی: ای خدا، با بخشش او مرا روزی کن، چون من از دنیا فقط عفو و بخشش او را طلب می‌کنم.