گنجور

شمارهٔ ۹۰ - ز بیم بلا آنچه دانم نگویم

ضعیفم به جان وز ضعیفی چنانم
که از سختی جان کشیدن به جانم
به دل خونم آری به جان در گزندم
به رخ زردم آری به تن ناتوانم
همه شاخ خشکست در مرغزارم
همه نجم نحس است بر آسمانم
اگر آنچه هست اندرین دل برآرم
ز آتش چو انگشت گردد زبانم
ز بیم بلا آنچه دانم نگویم
ز رنج و عنا آنچه گویم ندانم
ز گردون جز این نیست سودم که هر شب
به یک روز از عمر خود بر زیانم
به هر معنیی کم بدان حاجت آید
سخن از ثری بر ثریا رسانم
وگر بر براعت سواری نمایم
سپهر برین بر نتابد عنانم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ضعیفم به جان وز ضعیفی چنانم
که از سختی جان کشیدن به جانم
هوش مصنوعی: من به شدت احساس ضعف می‌کنم و این ضعف به قدری در من عمیق شده که حتی تحمل سختی‌ها و مصائب زندگی برایم دشوار شده است.
به دل خونم آری به جان در گزندم
به رخ زردم آری به تن ناتوانم
هوش مصنوعی: به دل من درد و رنج فراوانی هست، به جانم آسیب می‌رسد و چهره‌ام رنگ پریده است، و بدنم ناتوان شده است.
همه شاخ خشکست در مرغزارم
همه نجم نحس است بر آسمانم
هوش مصنوعی: در مرغزار، همه درختان خشکی دیده می‌شود و آسمان مملو از ستاره‌های شوم و بدشگون است.
اگر آنچه هست اندرین دل برآرم
ز آتش چو انگشت گردد زبانم
هوش مصنوعی: اگر آنچه در دلم دارم از آتش بیرون بیاید، زبانم مانند انگشت خواهد شد و نمی‌تواند خاموش بماند.
ز بیم بلا آنچه دانم نگویم
ز رنج و عنا آنچه گویم ندانم
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از بلا و مشکلات، نمی‌توانم آنچه را که می‌دانم بیان کنم و از طرفی آنچه را که می‌خواهم بگویم، در واقع نمی‌دانم.
ز گردون جز این نیست سودم که هر شب
به یک روز از عمر خود بر زیانم
هوش مصنوعی: از آسمان جز این نیست که هر شب به یک روز از عمرم کم می‌شود و این برای من زیان است.
به هر معنیی کم بدان حاجت آید
سخن از ثری بر ثریا رسانم
هوش مصنوعی: به هر شکلی که باشد، کمکی از کلام من به دیگران خواهد رسید و من می‌توانم سخن خود را به اوج‌ترین درجات برسانم.
وگر بر براعت سواری نمایم
سپهر برین بر نتابد عنانم
هوش مصنوعی: اگر بر شجاعت و مهارت تو سوار شوم، آسمان نیز بر این زمین نخواهد توانست مهار من را کنترل کند.