گنجور

شمارهٔ ۹ - به خواجه ابوالقاسم فرستاده

خواجه ابوالقاسم ای بزرگ اصیل
غم معشوقه هیچ کمتر هست
هستی آگه ز حال کآن خاتون
جز تو آنجاش یار دیگر هست
در وفای تو گر خورد سوگند
که نخورده ست . . . باور هست
شادی وصل او که خواهی یافت
با غم هجر او برابر هست
راههایی که او زند بر چنگ
یاد داری و هیچت از بر هست
برد خواهیش هیچ راه آورد
زین معانیت هیچ در سر هست
آمدن در خورت نبود اینجا
بازگشتنت هیچ در خور هست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواجه ابوالقاسم ای بزرگ اصیل
غم معشوقه هیچ کمتر هست
هوش مصنوعی: خواجه ابوالقاسم، ای بزرگ و اصیل، غم و اندوه ناشی از جدایی معشوقه کمتر از آن چیزی است که تصور می‌شود.
هستی آگه ز حال کآن خاتون
جز تو آنجاش یار دیگر هست
هوش مصنوعی: هستی از حال تو آگاه است و می‌داند که آن خانم جز تو در آنجا یاری دیگر دارد.
در وفای تو گر خورد سوگند
که نخورده ست . . . باور هست
هوش مصنوعی: اگر کسی به وفای تو قسم بخورد که چنین وفایی در کار نبوده، من این را باور نمی‌کنم.
شادی وصل او که خواهی یافت
با غم هجر او برابر هست
هوش مصنوعی: اگر به شادی و لذت رسیدن به معشوق فکر کنی، باید بدانی که این شادی به اندازه غم و اندوهی که از دوری او احساس می‌کنی، ارزشمند است.
راههایی که او زند بر چنگ
یاد داری و هیچت از بر هست
هوش مصنوعی: راه‌هایی که او در میان می‌گذارد، به یاد داشته باش و بدان که هیچ‌یک از آن‌ها فراموش نخواهد شد.
برد خواهیش هیچ راه آورد
زین معانیت هیچ در سر هست
هوش مصنوعی: درخواست تو هیچ جایی برای من ندارد و از این موضوع هیچ چیزی در فکر من وجود ندارد.
آمدن در خورت نبود اینجا
بازگشتنت هیچ در خور هست
هوش مصنوعی: بازگشت تو به اینجا مناسب نیست، چون اصلاً جای تو اینجا نیست.