گنجور

شمارهٔ ۸۷ - دست بدان قبضه خنجر زدیم

گردن و گوش غزل و مدح را
بی حد پیرایه و زیور زدیم
بی مر با بخت در آویختیم
با فلک سفله بسی سر زدیم
سود ندیدیم ز نوک قلم
دست بدان قبضه خنجر زدیم
خیره فرو ماند فلک زانکه ما
بر بت و بتخانه و بتگر زدیم
از قبل بچه آزر به تیغ
آتش در قبله آزر زدیم
وز پی این آهو چشمان باغ
با همه شیران جهان بر زدیم

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گردن و گوش غزل و مدح را
بی حد پیرایه و زیور زدیم
هوش مصنوعی: در پرداختن به غزل و مدح، به زیبایی و زرق و برق فراوانی توجه کرده‌ایم و آن‌ها را با آرایش و تزیین بیشماری آراسته‌ایم.
بی مر با بخت در آویختیم
با فلک سفله بسی سر زدیم
هوش مصنوعی: با سرنوشت خود درگیر شدیم و بارها با چرخ فلک و سرنوشت پست، روبرو شدیم.
سود ندیدیم ز نوک قلم
دست بدان قبضه خنجر زدیم
هوش مصنوعی: ما از نوشتن و قلم زدن چیزی به دست نیاوردیم و به جای آن، به ابزار تهاجم و خشونت رو آوردیم.
خیره فرو ماند فلک زانکه ما
بر بت و بتخانه و بتگر زدیم
هوش مصنوعی: آسمان از این که ما به بت و بت‌پرستی و بت‌سازان حمله کردیم، حیرت‌زده مانده است.
از قبل بچه آزر به تیغ
آتش در قبله آزر زدیم
هوش مصنوعی: ما از دیرباز برای سرزمین خود به دلایل مذهبی و فرهنگی، فداکاری‌هایی کرده‌ایم و در راه دفاع از آن، تمام تلاش خود را به کار گرفته‌ایم.
وز پی این آهو چشمان باغ
با همه شیران جهان بر زدیم
هوش مصنوعی: به خاطر دنبال کردن این آهو، چشمان باغ را با تمام شیران دنیا پر کرده‌ایم.

حاشیه ها

1392/05/23 15:07
امین کیخا

بر زدن و سر زدن را برای مبارزه و ستیز اورده است