شمارهٔ ۶۶ - ثناگری
ای نظم تو چو رای بگذشته از اثیر
در نظم هست لفظ تو چون لؤلؤ نثیر
ماننده ستاره ست اندر شب سیاه
معنی روشن تو در آن خط همچو قیر
در بزم و رزم چون تو که باشد شجاع و راد
در نظم و نثر کیست چو تو شاعر و دبیر
گویا شود ز خواندن شعرت زبان گنگ
روشن شود ز دیدن آن دیده ضریر
هنگام فضل طبع تو بحری بود دمان
هنگام جود دست تو ابری بود مطیر
تا در جهان جوانی و پیری بود مدام
جفت و قرینت بخت جوان باد و رای پیر
شمارهٔ ۶۵ - خنده جام و گریه شمشیر: اگر بخندد در دست من قدح نه عجبشمارهٔ ۶۷ - اندرز: در نشیب آمدی مجوی فراز
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای نظم تو چو رای بگذشته از اثیر
در نظم هست لفظ تو چون لؤلؤ نثیر
هوش مصنوعی: ای زیبایی تو مانند فضایی است که از عالم بالا عبور کرده و در نظم (شعر) موجود است. واژههای تو مانند مرواریدهای پراکنده درخشان و زیبا هستند.
ماننده ستاره ست اندر شب سیاه
معنی روشن تو در آن خط همچو قیر
هوش مصنوعی: مانند یک ستاره، در شب تاریک، معنای روشنی که تو داری، در آن خط مانند قیر است.
در بزم و رزم چون تو که باشد شجاع و راد
در نظم و نثر کیست چو تو شاعر و دبیر
هوش مصنوعی: در مجالس شادی و جنگ، کسی شجاع و دلیر مانند تو وجود ندارد. همچنین در شعر و نثر، هیچکس به پای تو به عنوان شاعر و نویسنده نمیرسد.
گویا شود ز خواندن شعرت زبان گنگ
روشن شود ز دیدن آن دیده ضریر
هوش مصنوعی: به نظر میرسد با خواندن شعر تو، زبان گنگ و ناشی، گویا و زبانآور شود و دیدهی نابینا از دیدن آن به روشنی و بینایی برسد.
هنگام فضل طبع تو بحری بود دمان
هنگام جود دست تو ابری بود مطیر
هوش مصنوعی: در زمانهایی که صدای دلنواز تو به گوش میرسد، مانند دریا گسترده و وسیع است و وقتی که دست سخاوتمند تو گشوده میشود، مانند ابر بارانزا میبارد.
تا در جهان جوانی و پیری بود مدام
جفت و قرینت بخت جوان باد و رای پیر
هوش مصنوعی: تا زمانی که جوانی و پیری در جهان وجود دارد، آرزوی من این است که در کنار تو، بختی جوان و اندیشهای پخته داشته باشم.