گنجور

شمارهٔ ۵۹ - مدح سید محمد ناصر

شعر سید محمد ناصر
دل من شاد کرد و خرم کرد
شدم از گرمی طبیعی پوست
همچو تشنه که آب باید سرد
بر دل من نشاط رامش یافت
زو تن من روان و جان پرورد
هیچ فاضل به گرد آن نرسد
گشته هر فاضلی به یادش گرد
در هنر فرد و یک جهانست او
یک جهان را چگونه خوانم فرد
این قصیده اگر چه دارد جمع
همه وصف نبرد و نعت نبرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شعر سید محمد ناصر
دل من شاد کرد و خرم کرد
هوش مصنوعی: شعر سید محمد ناصر باعث خوشحالی و شادابی من شد.
شدم از گرمی طبیعی پوست
همچو تشنه که آب باید سرد
هوش مصنوعی: به خاطر گرمای طبیعی پوستم، مانند فردی تشنه هستم که نیاز به آب سرد دارد.
بر دل من نشاط رامش یافت
زو تن من روان و جان پرورد
هوش مصنوعی: از آن شخص، دل من شادمان شده است و وجودم پر از زندگی و نشاط گردیده است.
هیچ فاضل به گرد آن نرسد
گشته هر فاضلی به یادش گرد
هوش مصنوعی: هیچ کسی که دانشمند و بافضیلت باشد، به پای او نمی‌رسد و همه‌ی دانشمندان در یاد او هستند.
در هنر فرد و یک جهانست او
یک جهان را چگونه خوانم فرد
هوش مصنوعی: فرد هنرمند، همچون یک جهان کامل است؛ بنابراین چگونه می‌توانم او را تنها به عنوان یک فرد معرفی کنم؟
این قصیده اگر چه دارد جمع
همه وصف نبرد و نعت نبرد
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف جنگ و ویژگی‌های آن می‌پردازد و تمامی جوانب و جزئیات نبرد را در بر می‌گیرد.