شمارهٔ ۴ - هجا
با تو نکال از هجاست زیراک
به جلوه است آن تن تو و ایضا
مست و خراب دوش بخفتی
شد پاره دامن تو و ایضا
واکنون دو رنگ بینم از هار
ریش ملون تو و ایضا
هرگز فر حج ندیدم جز تو
ای روسپی زن تو و ایضا
امروز از این حکایت عیشست
در کوی و برزن تو ایضا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلن فعولن
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با تو نکال از هجاست زیراک
به جلوه است آن تن تو و ایضا
هوش مصنوعی: بدون تو حالت عجیبی دارم زیرا زیبایی تو همچون جلوهای است که همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد.
مست و خراب دوش بخفتی
شد پاره دامن تو و ایضا
هوش مصنوعی: شب گذشته در حالت مستی و بیخبری خواب رفتی و دامن تو نیز به تکههایی تبدیل شد.
واکنون دو رنگ بینم از هار
ریش ملون تو و ایضا
هوش مصنوعی: اکنون دو رنگ میبینم: یکی از خال ملون تو و دیگری از ریش تو.
هرگز فر حج ندیدم جز تو
ای روسپی زن تو و ایضا
هوش مصنوعی: هرگز کسی را مانند تو در این راه ندیدم، ای زن فریبنده و زیبا.
امروز از این حکایت عیشست
در کوی و برزن تو ایضا
هوش مصنوعی: امروز در خیابانها و محلهها، شادمانی و خوشحالی وجود دارد، تو نیز بخشی از این خوشی هستی.