شمارهٔ ۳۴ - مدح صاحب دیوان مولتان
خواجه عمید صاحب دیوان مولتان
فرزانه ایست کافی و آزاده ایست راد
در عالم عطیت معطی چو او نبود
وز مادر کفایت کافی چو او نزاد
چون ابر بر بساط سخا راد کف نشست
چون کوه در مصاف هنر پر دل ایستاد
راهی که او سپرد به همت نکو سپرد
رسمی که او نهاد به حشمت نکو نهاد
هرگز به هیچ مکرمت از خود عجب نکرد
روزی به هیچ تربیت از ره نیوفتاد
نه چون تنگ دلان بفزایش نمود فخر
نه چون سبکسران به ستایش گرفت باد
تا شد گشاده ما را یک در به صحبتش
بر ما ز شادمانی صد در فزون گشاد
چونین که در فراقش بودیم بس غمین
والله که از وصالش هستیم سخت شاد
پیوسته شاد باد که شادیم ازو همه
زو خرمیم سخت که در خرمی زیاد
هست او چنانکه باید و چون او ز خلق نیست
بادا چنانکه خواهدو بدخواه او مباد
شمارهٔ ۳۳ - سمنزار: چون به بنفشه ستان کز شب دیجور زادشمارهٔ ۳۵ - موعظت: چرخ چندیمان به خاک اندر کشید
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خواجه عمید صاحب دیوان مولتان
فرزانه ایست کافی و آزاده ایست راد
هوش مصنوعی: خواجه عمید، رییس دیوان مولتان، فردی با دانایی و آزادمنش است.
در عالم عطیت معطی چو او نبود
وز مادر کفایت کافی چو او نزاد
هوش مصنوعی: در جهان کسی نیست که به اندازه او بخشنده باشد و هیچ مادری نمیتواند فرزندی به این اندازه کامل و کافی به دنیا آورد.
چون ابر بر بساط سخا راد کف نشست
چون کوه در مصاف هنر پر دل ایستاد
هوش مصنوعی: زمانی که سخاوت و generosity مانند ابر بر سفره نشان داده میشود و به وفور وجود دارد، هنرمند مثل کوهی است که با تمام قدرت و دلش در میدان هنر استقامت میکند.
راهی که او سپرد به همت نکو سپرد
رسمی که او نهاد به حشمت نکو نهاد
هوش مصنوعی: راهی که او به شجاعت و اراده نیکو سپرده است، بر اساس اصولی که او تعیین کرده، در احترام و بزرگی نیز برقرار شده است.
هرگز به هیچ مکرمت از خود عجب نکرد
روزی به هیچ تربیت از ره نیوفتاد
هوش مصنوعی: هرگز به خوبیها و فضایل خود از خود راضی و مغرور نشد و هیچگاه به خاطر تربیتش از راه درست منحرف نشد.
نه چون تنگ دلان بفزایش نمود فخر
نه چون سبکسران به ستایش گرفت باد
هوش مصنوعی: نه مانند افرادی که دلشان تنگ است، فخرفروشی کرد و نه مانند کسانی که بیفکری به ستایش میپردازند، مانتقد را جدی گرفت.
تا شد گشاده ما را یک در به صحبتش
بر ما ز شادمانی صد در فزون گشاد
هوش مصنوعی: وقتی در نتیجهی گشوده شدن درب صحبت او، ما را به جمع خود پذیرش کرد، شادیام به قدری زیاد شد که انگار صد در دیگر هم به رویم باز شده است.
چونین که در فراقش بودیم بس غمین
والله که از وصالش هستیم سخت شاد
هوش مصنوعی: ما به شدت در غم دوری او بودیم، اما حالا که به وصالش رسیدیم، به شدت شاد و خوشحالیم.
پیوسته شاد باد که شادیم ازو همه
زو خرمیم سخت که در خرمی زیاد
هوش مصنوعی: همیشه شادی با تو باشد، زیرا شادی ما از اوست و همه ما از او خوشحالیم به شدت، چون در خوشی او بسیار زیاد داریم.
هست او چنانکه باید و چون او ز خلق نیست
بادا چنانکه خواهدو بدخواه او مباد
هوش مصنوعی: او همانطور که باید هست و چون او از مخلوقات نیست، امیدوارم که آنگونه باشد که میخواهد و بدخواه او نباشد.