شمارهٔ ۲۴ - ستایش
ای بزرگی که باغ رادی را
شاخ بأس تو فتح بار آورد
تیغ تیز تو در مصاف عدو
شرک را تا به حشر کار آورد
حیدری صولتی و خنجر تو
عادت و رسم ذوالفقار آورد
کف بارنده مبارک تو
جود را موسم بهار آورد
بنده مسعود سلمان را
نزد تو بخت پایدار آورد
چون نبودش ز نام خود نیمی
نیمی از نام خود نثار آورد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بزرگی که باغ رادی را
شاخ بأس تو فتح بار آورد
هوش مصنوعی: ای بزرگمردی که با قدرت و شجاعتت، باغ رادی را فتح کردی و به پیروزی رسیدی.
تیغ تیز تو در مصاف عدو
شرک را تا به حشر کار آورد
هوش مصنوعی: تیغ تیز تو در مبارزه با دشمن، تا روز حساب شرک را به چالش کشید و از بین برد.
حیدری صولتی و خنجر تو
عادت و رسم ذوالفقار آورد
هوش مصنوعی: حیدر با قدرت و عزت خود، همچون ذوالفقار، خنجر را به دست گرفته و این کار برای او به عادتی تبدیل شده است.
کف بارنده مبارک تو
جود را موسم بهار آورد
هوش مصنوعی: بارش باران به دلنشینی و برکت، مانند بهاری است که به زندگی طراوت میبخشد و فراوانی را به همراه میآورد.
بنده مسعود سلمان را
نزد تو بخت پایدار آورد
هوش مصنوعی: من به خدمت مسعود سلمان رفتهام و امیدوارم که بخت و اقبالش همواره خوب و پایدار باشد.
چون نبودش ز نام خود نیمی
نیمی از نام خود نثار آورد
هوش مصنوعی: وقتی که او نیمهای از نام خود را نداشت، نیمی از نامش را به عنوان قربانی تقدیم کرد.