گنجور

شمارهٔ ۱۰۱ - ای بخت بد

ای بخت بد که هیچ نبودم من از تو شاد
هر لحظه ای ز زخم تو درد دگر کشم
بس آب گرم و باد خنک هر شبی که من
از دیدگان ببارم و از سینه برکشم
یا پاره کن به قهر گریبان عمر من
یا دامنی بده که بدان پای درکشم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بخت بد که هیچ نبودم من از تو شاد
هر لحظه ای ز زخم تو درد دگر کشم
هوش مصنوعی: ای سرنوشت بد، من هرگز از تو خوشحال نبودم و در هر لحظه به خاطر زخم‌های تو درد جدیدی را تجربه می‌کنم.
بس آب گرم و باد خنک هر شبی که من
از دیدگان ببارم و از سینه برکشم
هوش مصنوعی: هر شب که از چشمانم اشک می‌بارد و از دلکم غمی را بیرون می‌کشم، مانند آب گرم و باد خنک است.
یا پاره کن به قهر گریبان عمر من
یا دامنی بده که بدان پای درکشم
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر دو حالت است. در اولین حالت، گوینده از زندگی خود خسته و ناامید است و از طرفی دیگر درخواست می‌کند که فرصتی به او داده شود تا بتواند به آرامشی دست پیدا کند. او با این عبارات نشان می‌دهد که از عمر خود ناراضی است و یا باید به طور کامل پایان آن را ببیند یا اینکه دلیلی برای ادامه زندگی‌اش داشته باشد. اگرچه در ظاهر از خشم و ناامیدی صحبت می‌کند، اما در عمق آن جست‌وجوی امید و معنا وجود دارد.