شمارهٔ ۸
طعنه زنی که یار کنم دیگر
طعنه مزن که من نکنم باور
تو جان و دل ز بهر مرا خواهی
من از دل تو آگهم ای دلبر
جان و جهان من به تو خوش باشد
ای روی تو ز جان و جهان خوشتر
ای طیره گشته از رخ تو لاله
وی شرم خورده از لب تو شکر
شاد آن زمان شوم که تو را بینم
تابان چو ماه و نازان چون عرعر
بگشایی آن دو بسد پر لؤلؤ
بفشانی آن دو چنبر پر عنبر
گاهی ربایم از لب تو بوسه
گاهی ستانم از کف تو ساغر
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.