شمارهٔ ۶
در دل چو خیره خیره کند عشق خار خار
با رنج دیر دیر کند صبر دار دار
در تن خزد ز بویه وصل تو مور مور
در من جهد ز انده هجر تو مار مار
سر در کشم به جامه در از شرم زیر زیر
گریم ز فرقت تو دل آزار زار زار
بر دیده ام چو اشک زند یار تیر تیر
پیچان شوم چنانکه کنم جامه تار تار
آویزدم نظر نظر اندر مژه مژه
از دانه دانه لؤلؤ دیده چو هار هار
تا کی برآزماییم ای دوست نیک نیک
تا چند برگراییم ای یار بار بار
گل گل فتاده بر دو رخ من رده رده
تا تازه تازه در جگرم خست خار خار
غم کم خورم که هست زیانکار خیر خیر
دل خوش کنم که هست جفاکار یار یار
از راهها که هست مخوفست راه راه
وز کارها که هست نه خوبست کار کار
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در دل چو خیره خیره کند عشق خار خار
با رنج دیر دیر کند صبر دار دار
هوش مصنوعی: عشق اگر در دل انسان نفوذ کند، به مانند خاری میماند که درد و رنج به همراه میآورد. اما باید صبر کرد و تحمل نمود.
در تن خزد ز بویه وصل تو مور مور
در من جهد ز انده هجر تو مار مار
هوش مصنوعی: در بدن من به خاطر عطر وصالت نشانههای عشق زنده شده و احساس میکنم که از درد جداییات به شدت رنج میبرم.
سر در کشم به جامه در از شرم زیر زیر
گریم ز فرقت تو دل آزار زار زار
هوش مصنوعی: من به خاطر غم فراق تو، در میان لباسهای خود پنهان شدهام و از شدت شرم و ناراحتی، زیر گریه میکنم. دلتنگی من به حدی است که بیاختیار اشکهایم با شدت فرو میریزند.
بر دیده ام چو اشک زند یار تیر تیر
پیچان شوم چنانکه کنم جامه تار تار
هوش مصنوعی: وقتی که اشک از چشمانم به خاطر یار بریزد، دلم از غم و اندوه تیر میکشد و چنان پریشان میشوم که مانند جامهای پاره و نامرتب به نظر میرسم.
آویزدم نظر نظر اندر مژه مژه
از دانه دانه لؤلؤ دیده چو هار هار
هوش مصنوعی: نگاهم را به مژههایت دوختهام و از زیبایی چشمانت همانند لؤلؤهای درخشان، محصور شدهام.
تا کی برآزماییم ای دوست نیک نیک
تا چند برگراییم ای یار بار بار
هوش مصنوعی: ای دوست، تا کی میخواهیم با هم به رقابت و آزمایش بپردازیم؟ آیا باز هم باید چندین بار به تکرار این کار بپردازیم؟
گل گل فتاده بر دو رخ من رده رده
تا تازه تازه در جگرم خست خار خار
هوش مصنوعی: گلهای سرخ به صورت من نقش بستهاند و این صورت زیبا با طراوت، در دل من زخمهایی از خارهای دردناک به جا گذاشته است.
غم کم خورم که هست زیانکار خیر خیر
دل خوش کنم که هست جفاکار یار یار
هوش مصنوعی: غم زیادی نمیخورم چون میدانم که در نهایت ضرر میکنم. بهتر است خوشحال باشم چون کسی که به او وابستهام، همیشه به من ظلم کرده است.
از راهها که هست مخوفست راه راه
وز کارها که هست نه خوبست کار کار
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که از مسیرهایی که وجود دارند، برخی خطرناک و ناامن هستند و همچنین در بین کارها نیز، برخی از آنها خوب و پسندیده نیستند. به طور کلی، اشاره به این دارد که هم در انتخاب مسیرها و هم در انتخاب کارها باید با احتیاط و دقت عمل کرد.