گنجور

شمارهٔ ۲۰

چو مه روی نیکو برآراستی
سیه زلف مشکین بپیراستی
خرامان چو کبک دری از وثاق
برون آمدی بر زده آستی
چو آراسته روی نیکوی خویش
همه مجلس شه بیاراستی
رسیدی به کام دل خویشتن
که چون سرو از جای برخاستی
بیاراستی چون چمن بزم را
اگر خدمت شاه را خواستی
جهاندار مسعود کز رای او
پدیدار شد ملک را راستی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو مه روی نیکو برآراستی
سیه زلف مشکین بپیراستی
هوش مصنوعی: وقتی که تو با زیبایی، چهره‌ات را زینت بخشیدی، موهای سیاه و خوش‌فرم خود را نیز آراسته‌ای.
خرامان چو کبک دری از وثاق
برون آمدی بر زده آستی
هوش مصنوعی: تو آرام و باوقار مانند کبکی آزاد از قید و بندها بیرون آمده‌ای و بر فراز آسمان پرواز می‌کنی.
چو آراسته روی نیکوی خویش
همه مجلس شه بیاراستی
هوش مصنوعی: وقتی که چهره‌ی زیبا و نیکوی خود را تزئین کنی، تمام مجلس را به زیبایی خود زینت می‌بخشی.
رسیدی به کام دل خویشتن
که چون سرو از جای برخاستی
هوش مصنوعی: به هدف و آرزوی دل خود دست یافتی و مانند درخت سرو که بلند و استوار می‌ایستد، از جای خود بلند شدی و به خواسته‌هایت دست پیدا کردی.
بیاراستی چون چمن بزم را
اگر خدمت شاه را خواستی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در پیشگاه شاه جایی داشته باشی، باید مجلس را به زیبایی و نشاط چمن آراسته کنی.
جهاندار مسعود کز رای او
پدیدار شد ملک را راستی
هوش مصنوعی: جهان‌دار مسعود باعث شد که با تدبیر او، حقیقت ملک نمایان شود.