گنجور

شمارهٔ ۱۹

ای ترک ماهروی ندانم کجا شدی
پیوستهٔ که گشتی کز من جدا شدی
بودم تو را سزا و تو بودی مرا سزا
ترسم ز نزد من به کسی ناسزا شدی
درد دلا که بنده دیگر کسی نشد
وآن گه شدی که بر دل من پادشا شدی
بیگانه گشتن از من چون در سر تو بود
با جان من به مهر چرا آشنا شدی
کی بینمت که پردگی و نازنین شدی
کی یابمت که در دهن اژدها شدی
آن گه بریدی از من جمله که بارها
گفتم به مردمان که تو جمله مرا شدی
ای تیر راست چون بزدی بر نشانه زخم
وی ظن نیک من به چه معنی خطا شدی
آری همه گله نکنم چون شدی ز دست
تا خود همی به زاری گویم کجا شدی
امروزم ار ز هجر زدی در دو دیده خاک
بس شب که تو به وصل در او توتیا شدی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ترک ماهروی ندانم کجا شدی
پیوستهٔ که گشتی کز من جدا شدی
هوش مصنوعی: ای دختر زیبا، نمی‌دانم کجا رفتی. همیشه در فکر تو هستم و این احساس را دارم که از من دور شده‌ای.
بودم تو را سزا و تو بودی مرا سزا
ترسم ز نزد من به کسی ناسزا شدی
هوش مصنوعی: من به تو سزاوار بودم و تو نیز بیشتر به من سزاوار بودی. می‌ترسم که از نزد من بروی و به کسی دیگر بی‌احترامی کنی.
درد دلا که بنده دیگر کسی نشد
وآن گه شدی که بر دل من پادشا شدی
هوش مصنوعی: درد دل این است که دیگر کسی به من وابسته نشد و زمانی که تو به دل من سلطنت کردی، این احساس بیشتر شد.
بیگانه گشتن از من چون در سر تو بود
با جان من به مهر چرا آشنا شدی
هوش مصنوعی: در حالتی که تو در دل من هستی و همواره به یاد تو هستم، چرا به من بی‌اعتنا شده‌ای و از من دور افتاده‌ای؟
کی بینمت که پردگی و نازنین شدی
کی یابمت که در دهن اژدها شدی
هوش مصنوعی: کی می‌توانم تو را ببینم که با زیبایی و نازنازی تبدیل شده‌ای؟ کی می‌توانم تو را بیابم که در چنگال اژدها گرفتار شده‌ای؟
آن گه بریدی از من جمله که بارها
گفتم به مردمان که تو جمله مرا شدی
هوش مصنوعی: آن زمان که از من جدا شدی، به یاد می‌آورم که چندین بار به دیگران گفته بودم تو تمام وجود من هستی.
ای تیر راست چون بزدی بر نشانه زخم
وی ظن نیک من به چه معنی خطا شدی
هوش مصنوعی: ای تیر راست، وقتی بر هدف زدی و زخمی بر جا گذاشتی، به چه دلیل نیک‌خواهی من به تو اشتباه بود؟
آری همه گله نکنم چون شدی ز دست
تا خود همی به زاری گویم کجا شدی
هوش مصنوعی: بله، من از گله کردن دست برمی‌دارم، زیرا تو از دستم رفتی. اکنون به حال خود به زاری می‌پردازم و می‌پرسم تو کجا رفته‌ای.
امروزم ار ز هجر زدی در دو دیده خاک
بس شب که تو به وصل در او توتیا شدی
هوش مصنوعی: امروز اگر بخاطر دوری‌ات در چشمانم اشک می‌ریزد، این به خاطر شب‌هایی است که به وصالت دست یافتم و زندگی‌ام تغییر کرد.

حاشیه ها

1396/09/28 14:11
ایمان خراسانی

بیت دوم به بر ناسزا شدی درست است
مصراع دوم بیت نخست نیز وزن نادرست به چشم می آید