گنجور

شمارهٔ ۹۳ - مدح سلطان مسعود

برترست از گمان ملک مسعود
بادتا جاودان ملک مسعود
کام گردد به بوی نافه مشک
چون بگوید زبان ملک مسعود
تا بر اطراف دین و دولت کرد
تیغ را پاسبان ملک مسعود
کمر عدل بست چون بنشست
ملک را بر میان ملک مسعود
قدم خسروی نهاد به فخر
بر سپهر کیان ملک مسعود
تا به تدبیر پیر شاهی را
داد بخت جوان ملک مسعود
از شرف تازه زیوری بندد
ملک را هر زمان ملک مسعود
تا برافروخت آتش هیبت
در جهان ناگهان ملک مسعود
بدسگالان ملک را بگداخت
مغز در استخوان ملک مسعود
وقف کردست بر سر شیران
سر گرز گران ملک مسعود
چون به کام گشاد ناوک را
راند اندر کمان ملک مسعود
جرم برجیس را کند بر جاس
بر خم آسمان ملک مسعود
در درنگ و شتاب حمله چو کرد
باره را امتحان ملک مسعود
کرد مر کوه و باد را خیره
به رکاب و عنان ملک مسعود
باد تا هست کامرانی و قهر
قاهر و کامران ملک مسعود
دولت و ملک شادمان باشند
تا بود شادمان ملک مسعود
خسرو شاه شهریار زیاد
در جهان سالیان ملک مسعود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برترست از گمان ملک مسعود
بادتا جاودان ملک مسعود
هوش مصنوعی: بهتر از آنچه در مورد ملک مسعود می‌توان تصور کرد، بزرگی و اهمیت اوست که همیشه باقی خواهد ماند.
کام گردد به بوی نافه مشک
چون بگوید زبان ملک مسعود
هوش مصنوعی: هنگامی که بوی خوش نافه مشک به مشام می‌رسد، دل شاد و دلنشین می‌شود؛ زیرا زبان ملک مسعود با سخنان شیرینش این حس را القا می‌کند.
تا بر اطراف دین و دولت کرد
تیغ را پاسبان ملک مسعود
هوش مصنوعی: تا زمانی که شمشیر از دین و حکومت محافظت کند و از کشور مسعود نگهداری کند.
کمر عدل بست چون بنشست
ملک را بر میان ملک مسعود
هوش مصنوعی: وقتی که ملک مسعود به throne نشست، با سبکی از عدل و انصاف حکومت خود را آغاز کرد.
قدم خسروی نهاد به فخر
بر سپهر کیان ملک مسعود
هوش مصنوعی: پادشاه بزرگ با افتخار قدمی به آسمان سلطنت گذاشت و به شکوه و عظمت خود افزود.
تا به تدبیر پیر شاهی را
داد بخت جوان ملک مسعود
هوش مصنوعی: با تدبیر و تدبیر یک پیر، بخت جوانی به نام ملک مسعود به او رسید.
از شرف تازه زیوری بندد
ملک را هر زمان ملک مسعود
هوش مصنوعی: هر بار که ملک مسعود به خود زینتی تازه می‌بخشد، بر مقام و اعتبار کشور افزوده می‌شود.
تا برافروخت آتش هیبت
در جهان ناگهان ملک مسعود
هوش مصنوعی: ناگهان آتش قدرت و عظمت ملک مسعود در جهان روشن شد.
بدسگالان ملک را بگداخت
مغز در استخوان ملک مسعود
هوش مصنوعی: بدخواهان به ملک و پادشاهی مسعود آسیب رسانده‌اند و باعث درد و رنج او شده‌اند.
وقف کردست بر سر شیران
سر گرز گران ملک مسعود
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به نیکوکاری و بخشش شخصی است که جانش را در راه حمایت از مردان شجاع و قهرمانان قرار داده و با عزت و احترام به آن‌ها ارج می‌نهد. این فرد به گونه‌ای عمل کرده که خود را فدای آنها کند و نشان‌دهنده ارادت و محبتش به آن بزرگواران است.
چون به کام گشاد ناوک را
راند اندر کمان ملک مسعود
هوش مصنوعی: زمانی که تیر به سمت هدف نشانه رفت و در کمان، قدرتی نمایان شد که به مسعود تعلق داشت.
جرم برجیس را کند بر جاس
بر خم آسمان ملک مسعود
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به فخر و عظمت ملک مسعود اشاره می‌کند و می‌گوید که در زمان او، جرم و گناه برجیس (که یکی از شخصیت‌های افسانه‌ای است) به حدی بزرگ و نامشروع شده که به آسمان می‌رسد. به عبارتی دیگر، تاریخه و تأثیرات زمانه به حدی است که این گناهان به چشم می‌آیند و در آسمان هم قابل مشاهده‌اند. این بیان نمادی از قدرت و تسلط مسعود و اهمیت او در آن دوران است.
در درنگ و شتاب حمله چو کرد
باره را امتحان ملک مسعود
هوش مصنوعی: درنگ و شتاب حمله را با دقت زیر نظر گرفت، زیرا می‌خواست توانایی خود را در امتحان کردن و ارزیابی باره بسنجد.
کرد مر کوه و باد را خیره
به رکاب و عنان ملک مسعود
هوش مصنوعی: کوه و باد را حیران و نگران از قدرت و تسلط ملک مسعود قرار داد.
باد تا هست کامرانی و قهر
قاهر و کامران ملک مسعود
هوش مصنوعی: تا زمانی که باد وجود دارد، برکت و خوشحالی به همراه است و سرنوشت پرستش و پیروزی از آن ملک مسعود خواهد بود.
دولت و ملک شادمان باشند
تا بود شادمان ملک مسعود
هوش مصنوعی: تا زمانی که کشور و حکومت در خوشی و شادابی باشند، سرزمین مسعود نیز خوشحال خواهد بود.
خسرو شاه شهریار زیاد
در جهان سالیان ملک مسعود
هوش مصنوعی: خسرو، پادشاه بزرگ و صاحب‌منصبی با شکوه، سال‌های طولانی در دنیا فرمانروایی کرد و ملک مسعود، به معنای سرزمین خوشبختی و سعادت، را در اختیارداشت.