گنجور

شمارهٔ ۸۹ - باز در مدح او

از جور زمانه را جدا کرد
با عدل به لطفش آشنا کرد
آن شاه که تخت مملکت را
چون چشمه مهر پرضیا کرد
عادل ملکی که ایزد او را
بر جمع ملوک پیشوا کرد
یاری کردش خدای بر ملک
کو یاری دین مصطفی کرد
ده شیر به رزم یک زمان کشت
ده گنج به بزم یک عطا کرد
ای شاه تو را خدا بی چون
بر خلق زمانه پادشاه کرد
بر لوح نوشت نام ملکت
بر ملک تو لوح را گوا کرد
روی همه خسروان تو را دید
تاج همه خسروان تو را کرد
خورشید ملوکی و شکوهت
عمر همه خسروان هبا کرد
تأیید تو خاک درگه تو
در گیتی اصل کیمیا کرد
اقبال تو گرد موکب تو
در دیده ملک توتیا کرد
کین توز آب آتش افروخت
مهر تو سموم را صبا کرد
چون گردون گشت با تو یکتا
در پیش تو پشت را دوتا کرد
هر طبع که بود کم توانست
اوصاف تو در خور سزا کرد
هر وهم که هست کی تواند
در بحر مدیحت آشنا کرد
ای شاه جهان فلک ندانست
آنگاه که بر تنم جفا کرد
چون دید مرا به خدمت تو
دانست که آن جفا خطا کرد
آنست رهی که از دل و جان
گاهیت دعا و گه ثنا کرد
همواره ثنات بر ملا گفت
همواره دعات در خلا کرد
یک مجلس اگر نگفت مدحت
در مجلس دیگرش قضا کرد
لفظ تو چو نام بندگان برد
نام رهی از میان رها کرد
مرحوم تر از همه مرا دید
محروم تر از همه مرا کرد
اندیشه مرا به حق ایزد
کز لذت خواب و خور جدا کرد
هر بنده که از تو حاجتی خواست
آن حاجت رای تو روا کرد
پس رای تو بنده را فراموش
از بهر خدای را چرا کرد
باقی بادی که عدل را چرخ
در ملک تو سایه بقا کرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از جور زمانه را جدا کرد
با عدل به لطفش آشنا کرد
هوش مصنوعی: او با عدالت خود، ظلم و ستم زمانه را از بین برد و با مهربانی‌اش به انسان‌ها آشنایی بخشید.
آن شاه که تخت مملکت را
چون چشمه مهر پرضیا کرد
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که مانند چشمه‌ای سرشار از نور و زیبایی، تخت سلطنتش را آراسته و درخشان کرده است.
عادل ملکی که ایزد او را
بر جمع ملوک پیشوا کرد
هوش مصنوعی: عادل، پادشاهی است که خداوند او را بر دیگر پادشاهان برتری داده است و به عنوان رهبر منتخب کرده است.
یاری کردش خدای بر ملک
کو یاری دین مصطفی کرد
هوش مصنوعی: خداوند برای او کمک و یاری فرستاد تا به حمایت از دین پیامبر اکرم (محمد) بپردازد.
ده شیر به رزم یک زمان کشت
ده گنج به بزم یک عطا کرد
هوش مصنوعی: ده شیر در میدان جنگ را در یک لحظه نابود کرد، اما ده گنج را در جشن و شادمانی به عطا داد.
ای شاه تو را خدا بی چون
بر خلق زمانه پادشاه کرد
هوش مصنوعی: ای شاه، خداوند تو را بدون هیچ‌گونه نقصی برای مردم زمانه پادشاه انتخاب کرده است.
بر لوح نوشت نام ملکت
بر ملک تو لوح را گوا کرد
هوش مصنوعی: بر روی لوح، نام کشورت را نوشته‌اند و برای تأیید آن، خود لوح گواهی داده است.
روی همه خسروان تو را دید
تاج همه خسروان تو را کرد
هوش مصنوعی: روی او را بر همه‌ی شاهان می‌پسندند و تاج او را برتر از تاج همه‌ی شاهان می‌دانند.
خورشید ملوکی و شکوهت
عمر همه خسروان هبا کرد
هوش مصنوعی: خورشید به عنوان نماد پادشاهی و عظمت، عمر همه پادشاهان را بی‌ارزش و نابود کرده است.
تأیید تو خاک درگه تو
در گیتی اصل کیمیا کرد
هوش مصنوعی: تأیید و کمک تو این‌قدر ارزشمند است که خاک سرزمین تو در این دنیا روح و جان پیدا کرده و به طلای ناب تبدیل شده است.
اقبال تو گرد موکب تو
در دیده ملک توتیا کرد
هوش مصنوعی: چشم‌های ملک به دور و بر تو می‌چرخد و درخشندگی و زیبایی‌ات را ستایش می‌کند.
کین توز آب آتش افروخت
مهر تو سموم را صبا کرد
هوش مصنوعی: آتش عشق تو چنان قدرتی دارد که آب را شعله‌ور می‌کند و نسیم صبا را به گرما و عطر عاشقانه‌ات مبتلا می‌سازد.
چون گردون گشت با تو یکتا
در پیش تو پشت را دوتا کرد
هوش مصنوعی: وقتی که آسمان با تو واحد و یکتا شد، پشت سر تو را به دو قسمت تقسیم کرد.
هر طبع که بود کم توانست
اوصاف تو در خور سزا کرد
هوش مصنوعی: هر صاحب ذوق و نظری که به تو وصف پرداخته، نتوانسته به اندازه کافی و به درستی زیبایی‌ها و ویژگی‌های تو را بیان کند.
هر وهم که هست کی تواند
در بحر مدیحت آشنا کرد
هوش مصنوعی: هر تصوری که وجود دارد، چه کسی می‌تواند در دریای ستایش تو آشنا کند؟
ای شاه جهان فلک ندانست
آنگاه که بر تنم جفا کرد
هوش مصنوعی: ای پادشاه جهان، زمانه نتوانست درک کند که وقتی به من ظلم کرد، چه بر من گذشت.
چون دید مرا به خدمت تو
دانست که آن جفا خطا کرد
هوش مصنوعی: وقتی دید تو به من خدمت کردی، فهمید که آن بی‌انصافی کار اشتباهی بوده است.
آنست رهی که از دل و جان
گاهیت دعا و گه ثنا کرد
هوش مصنوعی: این مسیر، راهی است که گاهی از دل و جان به دعا و گاهی به ستایش می‌پردازد.
همواره ثنات بر ملا گفت
همواره دعات در خلا کرد
هوش مصنوعی: همیشه ستایش تو به روشنی بیان شد و دعاهای تو در خلوت انجام گرفت.
یک مجلس اگر نگفت مدحت
در مجلس دیگرش قضا کرد
هوش مصنوعی: اگر در یک جلسه، کسی از کسی دیگر تعریف و تمجید نکند، در جلسه‌ای دیگر این کار انجام خواهد شد.
لفظ تو چو نام بندگان برد
نام رهی از میان رها کرد
هوش مصنوعی: زمانی که نام تو به زبان می‌آید، همچون نام بندگان مستمعین را به خود مشغول می‌کند و از مسیر اصلی خود منحرف می‌سازد.
مرحوم تر از همه مرا دید
محروم تر از همه مرا کرد
هوش مصنوعی: او در آخرین لحظات زندگی‌ام مرا دید و بیشتر از همه افراد، من را از خودش دور کرد.
اندیشه مرا به حق ایزد
کز لذت خواب و خور جدا کرد
هوش مصنوعی: فکر و زمینه‌سازی من به سمت حقیقتی می‌رود که مرا از لذت‌های خواب و خوراک جدا کرده است.
هر بنده که از تو حاجتی خواست
آن حاجت رای تو روا کرد
هوش مصنوعی: هر کس که از تو خواسته ای داشته باشد، آن خواسته با رحمت و لطف تو برآورده خواهد شد.
پس رای تو بنده را فراموش
از بهر خدای را چرا کرد
هوش مصنوعی: پس چرا نظر تو به من، به خاطر خدا، فراموش شده است؟
باقی بادی که عدل را چرخ
در ملک تو سایه بقا کرد
هوش مصنوعی: باد باقی، که نمایانگر عدالت است، چرخ زندگی را در سرزمین تو پایدار کرده است.