شمارهٔ ۹۰ - در تهنیت تولد خسرو ملک فرزند ملک ارسلان
هزار خرمی اندر زمانه گشت پدید
هزار مژده ز سعد فلک به ملک رسید
که شاه شرق ملک ارسلان بن مسعود
عزیز خود را اندر هزار ناز بدید
سپهر قدری شاهی که وهم آدمیان
هزار جهد بکرد و به وهم او نرسید
خدایگانا جشنی است ملک را امروز
که هیچ جشنی گوش جهان چنین نشنید
درین بهار بدین شادی و بدین رامش
ز چوب لاله شکفت و ز سنگ سبزه دمید
به باغ ملک تو خسرو یکی نهالی رست
کز آب دولت و اقبال و بخت بر بالید
بدین مبارک شاخ ای درخت بخت تو نو
همه نسیم بزرگی و عز و ناز وزید
ازو همیشه به هر نوع سایه خواهی یافت
وزو به کام همه عمر میوه خواهی چید
خجسته جشنی کردی و آنچه کردی تو
چنین سزید و به ایزد که جز چنین نسزید
به پیش خسرو خسروملک به وجه نثار
فلک سعود برافشاند و ابر در بارید
بخواست ابر کزو پیشکش نثار کند
نثار او همه ناسفته بود مروارید
به روی چشم و چراغ تو چشم دولت ملک
چو گشت روشن در وقت چشم بد بکفید
چو خواست ایزد تا ملک بارور گردد
خجسته شاخی کرد از درخت ملک پدید
به پیش تخت تو خسرو ملک شود شاهی
که ملک را همه شاهان بدو دهند کلید
به فتح و نصرت لشکر کشد به هفت اقلیم
که بخت رایت او را بر اوج چرخ کشید
امید ملک بدو شد قوی و باد قوی
بلی و دشمنت از عمر و ملک امید برید
در آن زمان که بپوشند خلعت تو به فخر
سپهر خلعت عمر ابد درو پوشید
بدید چشم جهان خلعت مبارک تو
وان یکاد بخواند و سبک بر او بدمید
گزیده سیرت شاهی و کردگار جهان
تو را و شاه تورا از همه جهان بگزید
بروی این شاه ای شاه شاد و خرم زی
به خرمی و به شادی بخواه جام نبید
همیشه با دید اندر جهان چو گل خندان
چو بخت وارون بر حال دشمنان خندید
شمارهٔ ۸۹ - باز در مدح او: از جور زمانه را جدا کردشمارهٔ ۹۱ - ستایش سیف الدوله محمود: خویشتن را سوار باید کرد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هزار خرمی اندر زمانه گشت پدید
هزار مژده ز سعد فلک به ملک رسید
هوش مصنوعی: در زمانه شادی و خوشی زیادی پدیدار شده و هزاران پیام خوشی از سعادت و خوشبختی به ملک و سرزمین رسیده است.
که شاه شرق ملک ارسلان بن مسعود
عزیز خود را اندر هزار ناز بدید
هوش مصنوعی: شاه شرق، ارسلان بن مسعود، عزیز خود را در هزار حالت و نرمشها مشاهده کرد.
سپهر قدری شاهی که وهم آدمیان
هزار جهد بکرد و به وهم او نرسید
هوش مصنوعی: آسمان و جهان به گونهای بزرگ و با عظمتی است که تفکرات و تخیلات انسانها هم نتوانستهاند به درک صحیحی از آن برسند، با وجود تلاشهای فراوانی که کردهاند.
خدایگانا جشنی است ملک را امروز
که هیچ جشنی گوش جهان چنین نشنید
هوش مصنوعی: امروز برای ملک، جشن بزرگی برپا شده است که هیچ جشن دیگری در دنیا مانند آن شنیده نشده است.
درین بهار بدین شادی و بدین رامش
ز چوب لاله شکفت و ز سنگ سبزه دمید
هوش مصنوعی: در این بهار با این شادمانی و خوشحالی، گل لاله از چوب شکل گرفته و سبزه از دل سنگ جوانه زده است.
به باغ ملک تو خسرو یکی نهالی رست
کز آب دولت و اقبال و بخت بر بالید
هوش مصنوعی: در باغ ملک تو، خسرو، گیاهی جوانه زده است که با کمک آب خوشبختی و اقبال، به رشد و بالندگی رسیده است.
بدین مبارک شاخ ای درخت بخت تو نو
همه نسیم بزرگی و عز و ناز وزید
هوش مصنوعی: درخت بخت تو در حال حاضر جوان و پربار شده است و نسیم خوش و باعزت و لطیف به آن وزیده است.
ازو همیشه به هر نوع سایه خواهی یافت
وزو به کام همه عمر میوه خواهی چید
هوش مصنوعی: هر زمان که به او پناه ببری، سایهاش را خواهی داشت و از او به هر اندازه که بخواهی، در طول عمر خود بهرهمند خواهی شد.
خجسته جشنی کردی و آنچه کردی تو
چنین سزید و به ایزد که جز چنین نسزید
هوش مصنوعی: تو جشنی را به خوبی برگزار کردی و کارهایی که انجام دادی شایسته بود و سزاوار خداوند که جز این لیاقت ندارد.
به پیش خسرو خسروملک به وجه نثار
فلک سعود برافشاند و ابر در بارید
هوش مصنوعی: به روی خسرو بزرگ، ملک و سلطنت به خاطر او به زیبایی و جلوهگری مشغول است و آسمان بهرهبرند و باران بر زمین میبارد.
بخواست ابر کزو پیشکش نثار کند
نثار او همه ناسفته بود مروارید
هوش مصنوعی: ابر درخواستی دارد که مروارید را به عنوان نذری و پیشکش ارائه دهد. اما متوجه میشود که همه زیبایی و ارزش این مروارید در حالت طبیعی و بدون تغییرات، مشخص است.
به روی چشم و چراغ تو چشم دولت ملک
چو گشت روشن در وقت چشم بد بکفید
هوش مصنوعی: چشم و چراغ تو برای من عزیز و گرامی است. زمانی که نور تو بر دنیا تابید، خاطر خاطرشان تبدیل به نور و روشنایی شد و چشم بد از بین رفت.
چو خواست ایزد تا ملک بارور گردد
خجسته شاخی کرد از درخت ملک پدید
هوش مصنوعی: وقتی خداوند اراده کرد که سرزمین شکوفا و ثمربخش شود، شاخهای خوشبخت از درخت آن سرزمین نمایان شد.
به پیش تخت تو خسرو ملک شود شاهی
که ملک را همه شاهان بدو دهند کلید
هوش مصنوعی: هر کسی به سراغ تخت تو میآید، مانند خسرو (شاه بزرگ) است و همه شاهان و حکومتها برای اداره کشور به او اعتماد میکنند و کلید قدرت را به او میسپارند.
به فتح و نصرت لشکر کشد به هفت اقلیم
که بخت رایت او را بر اوج چرخ کشید
هوش مصنوعی: به پیروزی و موفقیت، لشکر را به تمام سرزمینها میفرستد چون خوشبختی و قدرت او را به بالاترین نقطهی آسمان رسانده است.
امید ملک بدو شد قوی و باد قوی
بلی و دشمنت از عمر و ملک امید برید
هوش مصنوعی: امید و آرزوی تو بسیار قوی شده و حتی از تهدیدات دشمن نیز نترسید. در واقع، دشمن نتوانسته است از عمر و زندگی تو بهرهبرداری کند و تو همچنان در کل زندگیات امیدوار و قوی ماندهای.
در آن زمان که بپوشند خلعت تو به فخر
سپهر خلعت عمر ابد درو پوشید
هوش مصنوعی: در زمانی که لباس افتخار و ارزش تو را به تن میکنند، آن زمان است که عمر جاودانی به نوعی به تو هدیه داده شده است.
بدید چشم جهان خلعت مبارک تو
وان یکاد بخواند و سبک بر او بدمید
هوش مصنوعی: با دیدن جمال تو، چشمان جهان به زینت و زیبایی تو آراسته شد و در آن لحظه، دعای خاصی خواندم و بر سر او دمیدم تا برکت و خوشبختی را به همراه داشته باشد.
گزیده سیرت شاهی و کردگار جهان
تو را و شاه تورا از همه جهان بگزید
هوش مصنوعی: خداوند متعال، بهترین ویژگیها و سجایای یک پادشاه را در وجود تو جمع کرده و تو را از میان همه جهانیان برگزیده است.
بروی این شاه ای شاه شاد و خرم زی
به خرمی و به شادی بخواه جام نبید
هوش مصنوعی: ای شاه، بر روی تو شاد و خوشحال هستم. به خوشی و شادابی، از تو میخواهم که جامی از نبید (شراب) به من بدهی.
همیشه با دید اندر جهان چو گل خندان
چو بخت وارون بر حال دشمنان خندید
هوش مصنوعی: همیشه با نگاهی خوشبینانه به دنیا بنگر، همانطور که گلها شاداب و خندان هستند. حتی اگر بخت تو مناسب نباشد، بر حال دشمنان خود بخند.