شمارهٔ ۶۱ - گله از اختران آسمان و توصیف صبح
زیور آسمان چو بگشایند
کله های هوا بیارایند
کوه را سر به سیم درگیرند
دشت را رخ به زر بیندایند
زنگ ظلمت به صیقل خورشید
همچو آئینه پاک بزدایند
صبر از اندوه من فرار کند
این بکاهند و آن بیفزایند
اختران نور مهر دزدیدند
زان بدو هیچ روی ننمایند
مهر چون روز نور مه بستد
اختران شب همی پدید آیند
بینی اندر سپیده دم به نهیب
که ز لرزه همی نیاسایند
ایستاده همه ز بهر گریز
رایت آفتاب را پایند
در هزیمت ز نور و تابش او
هر چه دریافتند بربایند
ای عجب گوهران نیک و بدند
نه به یک طبع و نه به یک رایند
مهترند آنچه زان گران دستند
کهترند آنچه زان سبکپایند
طالع از ارتفاع شب گیرند
همه را همچو شب همی زایند
پدر عقل و مادر هنرند
پس چرا سوی هر دو نگرایند
همه پالوده نقره را مانند
نقره ضر و نفع پالایند
چون سنان ها زدوده اند و ازین
بر دل و بر جگر نبخشایند
در نظر دیده های مارانند
خلق را زان چو مار بفسایند
گرچه ما را چو مار حله دهند
روزی آخر چو مار بگزایند
نتوان جست از آنچه پیش آرند
کرد باید هر آنچه فرمایند
زندگانند و جان زنده خورند
تازگانند و عمر فرسایند
هر چه پیراستند بگشودند
دل مبند اندر آنچه پیرایند
گاه در روی این همی خندند
گاه دندان بر آن همی خایند
از پی این عبیر می بیزند
وز پی آن حنوط می سایند
دورها چرخ را بپیمودند
قرن ها نیز هم بپیمایند
نکنند آنچه رای و کام کسی است
زانکه خود کامگار و خود رایند
قطره ای آب و خاک را ندهند
تا به خون روی گل نیالایند
گنه و عذرشان خردمندان
نه بگویند و هیچ نستایند
خلق را پاره پاره در بندند
پس از آن بندبند بگشایند
خیز مسعود سعد رنجه مباش
همچنینند و همچنین بایند
همه فرمان بران یزدانند
تا ندانی که کار فرمایند
شمارهٔ ۶۰ - شکوه از حبس و زندان: چو مردمان شب دیرنده عزم خواب کنندشمارهٔ ۶۲ - در مدح ثقة الملک طاهربن علی: وصف تو چو سرکشان بکردند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زیور آسمان چو بگشایند
کله های هوا بیارایند
هوش مصنوعی: زمانی که آسمان خود را نمایان کند و ابرها به آرامی کنار بروند، زیباییهای آسمانی به چشم میآید و منظرهای دلانگیز خلق میشود.
کوه را سر به سیم درگیرند
دشت را رخ به زر بیندایند
هوش مصنوعی: کوهها با سیمکشی محصور میشوند و دشتها با زیباییهای طلا درخشان میشوند.
زنگ ظلمت به صیقل خورشید
همچو آئینه پاک بزدایند
هوش مصنوعی: تاریکیها با تابش خورشید مانند آینهای که با پاکی و صیقل دادن زیبا میشود، برطرف میشوند.
صبر از اندوه من فرار کند
این بکاهند و آن بیفزایند
هوش مصنوعی: صبر من از اندوه و غم دور میشود، وقتی برخی مشکلات را کم کنند و برخی دیگر را زیاد کنند.
اختران نور مهر دزدیدند
زان بدو هیچ روی ننمایند
هوش مصنوعی: ستارگان نور خورشید را دزدیدهاند و به همین خاطر هرگز به آن بدو نشان نمیدهند.
مهر چون روز نور مه بستد
اختران شب همی پدید آیند
هوش مصنوعی: وقتی که خورشید مانند روز، نورش را بر زمین میتاباند، ماه را در آسمان میپوشاند و در نتیجه ستارههای شب به وضوح نمایان میشوند.
بینی اندر سپیده دم به نهیب
که ز لرزه همی نیاسایند
هوش مصنوعی: در سپیده دم، وقتی صدای بیداری و شوری به گوش میرسد، حتی لرزشها نیز آرام نمیگیرند و همچنان فعالیت و جنب و جوش وجود دارد.
ایستاده همه ز بهر گریز
رایت آفتاب را پایند
هوش مصنوعی: همه در حال آمادهباش هستند تا پرچم آفتاب را نگاه دارند و از آن دور نشوند.
در هزیمت ز نور و تابش او
هر چه دریافتند بربایند
هوش مصنوعی: در هنگام فرار از نور و روشنایی او، هر چیزی که به دست آوردهاند را خواهند گرفت.
ای عجب گوهران نیک و بدند
نه به یک طبع و نه به یک رایند
هوش مصنوعی: عجب اینجاست که جواهرات بینظیر خوب و بد هر کدام به شکل و طرز فکر متفاوتی وجود دارند.
مهترند آنچه زان گران دستند
کهترند آنچه زان سبکپایند
هوش مصنوعی: آنچه با ارزش و پرقدرت است، برتر و محترمتر است. اما آنچه بیارزش و سبُک است، در جایگاه پایینتری قرار دارد.
طالع از ارتفاع شب گیرند
همه را همچو شب همی زایند
هوش مصنوعی: مقدرات و سرنوشت همه آدمها به سان شب، از اوج شب به دست میآید و به همین صورت نیز به وجود میآید.
پدر عقل و مادر هنرند
پس چرا سوی هر دو نگرایند
هوش مصنوعی: عقل و هنر به عنوان دو نیروی مهم در زندگی انسان شناخته میشوند. اما چرا افراد به هر دو توجه نمیکنند و فقط به یکی از آنها متمرکز میشوند؟
همه پالوده نقره را مانند
نقره ضر و نفع پالایند
هوش مصنوعی: همه انسانها تلاش میکنند تا راستی و درستی را از نادرستی و آسیب دور نگه دارند و بهترینها را انتخاب کنند.
چون سنان ها زدوده اند و ازین
بر دل و بر جگر نبخشایند
هوش مصنوعی: زمانی که تیرها از کمان رها میشوند و از این پس بر دل و جان کسی رحم نخواهد شد.
در نظر دیده های مارانند
خلق را زان چو مار بفسایند
هوش مصنوعی: مردم در نگاه و رفتار خود مانند مار هستند و همین سبب میشود که مانند مار به یکدیگر آسیب بزنند.
گرچه ما را چو مار حله دهند
روزی آخر چو مار بگزایند
هوش مصنوعی: هرچند که ما را در ظاهر به زنجیر میکشند و محدود میکنند، اما در نهایت مانند مار که در وقت مناسب به خود میپیچد و گاز میگیرد، ما نیز به موقع از این شرایط خارج خواهیم شد و واکنش نشان خواهیم داد.
نتوان جست از آنچه پیش آرند
کرد باید هر آنچه فرمایند
هوش مصنوعی: نمیتوان از آنچه که پیش رویمان قرار میدهد فرار کرد، باید هر چیزی را که بگویند قبول کنیم.
زندگانند و جان زنده خورند
تازگانند و عمر فرسایند
هوش مصنوعی: افراد زنده از زندگی و روح خود بهره میبرند، در حالی که کسانی که تازه وارد هستند، در زمان سپری میکنند و عمرشان به تدریج میگذرد.
هر چه پیراستند بگشودند
دل مبند اندر آنچه پیرایند
هوش مصنوعی: هر چه را که زیبا و آراسته میکنند، دل خود را به آن مدیون نکن و در آن گرفتار نمان.
گاه در روی این همی خندند
گاه دندان بر آن همی خایند
هوش مصنوعی: گاهی بر روی او لبخند میزنند و گاهی دندان بر روی او میسایند.
از پی این عبیر می بیزند
وز پی آن حنوط می سایند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که افرادی برای دنبال کردن بوی خوش و عطری به حرکت درمیآیند و برای به دست آوردن بویی دلپذیر، در جستجوی آن هستند. در واقع، آنها در تلاشند تا از عطرها و خنکای فضای اطراف خود بهرهمند شوند.
دورها چرخ را بپیمودند
قرن ها نیز هم بپیمایند
هوش مصنوعی: زمان به گردش خود ادامه میدهد و قرنها نیز همانطور که گذشتهاند، به چرخش خود ادامه خواهند داد.
نکنند آنچه رای و کام کسی است
زانکه خود کامگار و خود رایند
هوش مصنوعی: آنها به خواسته و آرزوی کسی توجه نمیکنند، زیرا خودشان به آنچه میخواهند و چه آرزو دارند، توجه دارند و به آن عمل میکنند.
قطره ای آب و خاک را ندهند
تا به خون روی گل نیالایند
هوش مصنوعی: آب و خاک را به هم نزنید تا خون بر روی گلها نریزد.
گنه و عذرشان خردمندان
نه بگویند و هیچ نستایند
هوش مصنوعی: خردمندان نه درباره گناه صحبت میکنند و نه کسی را ستایش میکنند.
خلق را پاره پاره در بندند
پس از آن بندبند بگشایند
هوش مصنوعی: مردم را ابتدا گرفتار و در زنجیر میکنند و سپس به تدریج آزادی را به آنها میدهند.
خیز مسعود سعد رنجه مباش
همچنینند و همچنین بایند
هوش مصنوعی: برخیز و نگران نباش، چون وضعیت همینطور خواهد بود و این حال تا همیشه ادامه خواهد داشت.
همه فرمان بران یزدانند
تا ندانی که کار فرمایند
هوش مصنوعی: همهی کسانی که در این دنیا قدرت و اقتدار دارند، در حقیقت زیر نظر خداوند عمل میکنند؛ تا اینکه تو ندانستهای که این کارها به فرمان و ارادهی او انجام میگیرد.
حاشیه ها
1402/09/12 21:12
Nima.Mmmm
انسان دیروز از آنجا که روح و جانش نسبتی با معنا و معنویت داشته، حتی در حبس و بند هم چنین هنری از خود نشان میدهد و چنین اشعاری میسراید ...
اما انسان امروز که روح و روانش با ابتذال و بیهودگی پیوند خورده ،جز یاوه گویی و ژاژخایی چیز دیگری برای ارائه ندارد.