گنجور

شمارهٔ ۵۲ - هم در مدح سطان مسعود

مسعود پادشاه جهان کامگار باد
بنیاد دین و دولت او پایدار باد
جاهش به فر و دولت و رایش به نور عدل
گیتی فروز باد و زمانه نگار باد
ای شاه تا بهار و خزانست در جهان
اندر جهان ملک خزانت بهار باد
مسعود تاجداری و هر روز بامداد
بر تاج تو سعود کواکب نثار باد
تا شاخ و بار باشد در باغ و بوستان
بر شاخ دولت تو ز اقبال بار باد
جاه تو را زمانه به صد گونه عز و ناز
گه بر کتف نهاده و گه بر کنار باد
تا از بخار گیرد جرم هوا غبار
جرم هوای دولت تو بی غبار باد
پیوسته کار دولت و نصرت گذارده
زآن زورمند بازوی خنجر گذار باد
بخت تو را ز نصرت و ملک تو را ز فتح
زآن خنجر برهنه شعار و دثار باد
ای حیدر زمانه جهانگیر تیغ تو
اندر کف مبارک تو ذوالفقار باد
اندر جهان دولت و صافی عیار ملک
زآن خنجر زدوده صافی عیار باد
تا خاک برقرار است از چرخ بی قرار
دایم قرار دولت زآن بی قرار باد
برنده تیغ شیر شکار تو روز رزم
اندر مصاف و کوشش خسرو شکار باد
وز آب تیغ و آتش رزم تو در نبرد
عمر عدو چو عمر حباب و شرار باد
وز هیبت تو دیده و روی مخالفان
پرخون چو لاله باد و کفیده چون نار باد
هر تازه گل که ملک تو را بشکفد ز بخت
در دیده منازع ملک تو خار باد
جاری به کوه و دریا چون رنگ و چون نهنگ
آن کوه کوب هیکل دریا گذار باد
ملک تو را که خیزد دریا و کوه از آن
چون کوه دستگاه و چو دریا یسار باد
تابنده دولت تو و فرخنده ملک تو
عالی چو چرخ و ثابت چون کوهسار باد
شاه زمانه ای و زمانه به تست شاد
بی یاری از ملوک که یزدانت یار باد
شیر جهان ستانی و تا هست مرغزار
صحن زمین تمام تو را مرغزار باد
آرایش سپاه تو چون برکشند صف
زین سرکشان خلخ و چاچ و تتار باد
بی کارزار هیبت شمشیر و تیرشان
با جان دشمنان تو در کارزار باد
هر سر که سرکشیده ز فرمان تو سرش
در زیر ضربت سر آن گاوسار باد
وآن شاه کو بپیچد گردن ز امر تو
سرکوفته به گز علایی چو مار باد
تا گرز گاوسار تو سر برکشد چو مار
هنگام حمله گرزت دشمن دمار باد
از لفظ تاج باد دعای تو و آن او
تو تاجدار بادی و او تاج دار بود
تا سازگار دولت و تابنده دانش است
با دولت تو دانش تو سازگار باد
در امر و نهی شاهی و در حل و عقد دین
دولت تو را به راستی آموزگار باد
زین استوار کار وزیر خجسته پی
این دولت خجسته چو کوه استوار باد
با ملک او وزارت او سازوار شد
کاقبال با وزارت او سازوار باد
تو شهریار داد دهی او وزیر شه
رحمت بر این وزیر و بر این شهریار باد
شاها رهی ز جود تو خوش روزگار شد
کز روزگار عمر تو خوش روزگار باد
بر کارها که داشت به نهمت سوار گشت
کت بخت نیک بر همه نهمت سوار باد
احوال او به کام دل دوستدار شد
کایام تو به کام دل دوستدار باد
او را به خازنی کتب کردی اختیار
کت رای خسروانه قوی اختیار باد
کرد افتخار بر همه اقران بدین شرف
کت بر همه ملوک جهان افتخار باد
ای پادشاه مشرق و مغرب ثبات تو
بر تخت پادشاهی سالی هزار باد
این باد عمر و ملک تو را در جهان شمار
وز عمر و ملک حظ تو عکس شمار باد
هر هفته باد جشنی و ایام ملک از آن
آراسته چو بتکده قندهار باد
اوقات عیش و لهو تو ای شاه کامگار
از خرمی چو وقت گل نوبهار باد
تا کوه قاف باشد بر جای پایدار
چون کوه قاف دولت تو پایدار باد
گه گوش تو به لحن نگار غزل سرای
گه چشم تو به روی بت میگسار باد
گاهی تو را به چنگ عدو سوز تیغ تیز
گاهی تو را به دست می خوشگوار باد
تا جان خلق در کنف تن بود عزیز
جان و تن تو در کنف کردگار باد
تو یادگار بادی از خسروان همه
وین مدح های بنده تو را یادگار باد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مسعود پادشاه جهان کامگار باد
بنیاد دین و دولت او پایدار باد
هوش مصنوعی: مسعود، پادشاه موفق و سعادتمند جهان باشد و پایه‌های دین و حکومت او استوار و پایدار باقی بماند.
جاهش به فر و دولت و رایش به نور عدل
گیتی فروز باد و زمانه نگار باد
هوش مصنوعی: امیدوارم مقام و سوابق او همیشه درخشان و معتبر باشد و عدالت او در جهان مانند نوری تابان باشد. همچنین، امیدوارم روزگار نیز به لطافت و زیبایی او باشد.
ای شاه تا بهار و خزانست در جهان
اندر جهان ملک خزانت بهار باد
هوش مصنوعی: ای پادشاه، تا زمانی که بهار و پاییز در این دنیا وجود دارد، سلطنت تو در دنیا همیشه بهاری خواهد بود.
مسعود تاجداری و هر روز بامداد
بر تاج تو سعود کواکب نثار باد
هوش مصنوعی: مسعود، تو دارای تاج و زیبایی هستی و هر روز صبح بر روی تاج تو ستاره‌ها نثار می‌شوند و زیبایی‌هایشان را تقدیم می‌کنند.
تا شاخ و بار باشد در باغ و بوستان
بر شاخ دولت تو ز اقبال بار باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که شاخ و برگ در باغ و باغچه وجود دارد، بر شاخ نیک بختی تو، بادی از خوش شانسی می وزد.
جاه تو را زمانه به صد گونه عز و ناز
گه بر کتف نهاده و گه بر کنار باد
هوش مصنوعی: به تو جایگاه و مقام مختلفی در زندگی داده شده است؛ گاهی این مقام بر دوش تو است و گاهی در کنار تو، نشان از تغییرات و حال و هوای روزگار دارد.
تا از بخار گیرد جرم هوا غبار
جرم هوای دولت تو بی غبار باد
هوش مصنوعی: به خاطر وجود بخار، جرم هوا کدر می‌شود، اما جرم هوای حاکمیت تو همیشه خالص و بدون کدورت است.
پیوسته کار دولت و نصرت گذارده
زآن زورمند بازوی خنجر گذار باد
هوش مصنوعی: همواره تلاش و پیروزی را در دست قدرت قرار بده، همچون قوت و توانایی که از یک خنجر ناشی می‌شود.
بخت تو را ز نصرت و ملک تو را ز فتح
زآن خنجر برهنه شعار و دثار باد
هوش مصنوعی: سرنوشت تو را به پیروزی و سلطنت می‌رساند، و آن خنجر آخته نماد و پوشش تو خواهد بود.
ای حیدر زمانه جهانگیر تیغ تو
اندر کف مبارک تو ذوالفقار باد
هوش مصنوعی: ای حیدر زمانه، تو درخشانی و قدرت تو مانند شمشیری است که در دستان توست و بر تمام جهان تسلط دارد. شمشیر تو همانند ذوالفقار، نماد قدرت و شجاعت است.
اندر جهان دولت و صافی عیار ملک
زآن خنجر زدوده صافی عیار باد
هوش مصنوعی: در این دنیا، قدرت و عظمت پادشاهی به خاطر تیزی و شفافیت آن همچون خنجری که از زنگار پاک شده، به روشنی نمایان است.
تا خاک برقرار است از چرخ بی قرار
دایم قرار دولت زآن بی قرار باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که زمین پابرجاست و آسمان در حال چرخش است، وضعیت حکومت و سلطنت همیشه از ناپایداری و بی‌ثباتی ناشی می‌شود.
برنده تیغ شیر شکار تو روز رزم
اندر مصاف و کوشش خسرو شکار باد
هوش مصنوعی: شیر قوی و پیروز تو در میدان جنگ و تلاش، مانند خسرو در جستجوی شکار است.
وز آب تیغ و آتش رزم تو در نبرد
عمر عدو چو عمر حباب و شرار باد
هوش مصنوعی: در میدان نبرد عمر، دشمنان تو همچون حبابی از آب و شعله‌ای از آتش هستند. آن‌ها در برابر عظمت تو و قدرت تو خیلی زود ناپدید می‌شوند و ارزش چندانی ندارند.
وز هیبت تو دیده و روی مخالفان
پرخون چو لاله باد و کفیده چون نار باد
هوش مصنوعی: از قدرت و شکوه تو، چشم و روی دشمنان مانند لاله‌ای خونین و پژمرده شده است.
هر تازه گل که ملک تو را بشکفد ز بخت
در دیده منازع ملک تو خار باد
هوش مصنوعی: هر گل تازه‌ای که در ملک تو شکوفه بزند، از شانس من به نظر می‌رسد که درد و رنجی برای تو به همراه آورد.
جاری به کوه و دریا چون رنگ و چون نهنگ
آن کوه کوب هیکل دریا گذار باد
هوش مصنوعی: رودخانه‌ای که به سوی کوه و دریا روان است، مانند رنگی که در آب و در وجود نهنگ وجود دارد. این کوه، صخره‌ای عظیم است که به دریای خروشان می‌رسد و باد آن را به جلو می‌برد.
ملک تو را که خیزد دریا و کوه از آن
چون کوه دستگاه و چو دریا یسار باد
هوش مصنوعی: وقتی که ملکه تو به حرکت درمی‌آید، دریا و کوه نیز از جای خود حرکت می‌کنند. به همین صورت که چون کوه است، تجهیزات و دستگاه‌ها نیز در اختیارت قرار می‌گیرد و مانند دریایی پرموجب می‌شود.
تابنده دولت تو و فرخنده ملک تو
عالی چو چرخ و ثابت چون کوهسار باد
هوش مصنوعی: شما مانند آسمان درخشان و مانند کوه‌های استوار هستید، با دولت و سلطنتی با شکوه و پیروزی.
شاه زمانه ای و زمانه به تست شاد
بی یاری از ملوک که یزدانت یار باد
هوش مصنوعی: تو حاکم و سلطانی بر زمانه خود هستی و این زمانه به خاطر وجود تو شاد و خوش است. بدون حمایت و دوستی شاهان دیگر، تو باید به یزدان (خدا) پناه ببری تا در کارهایت یار و راهنما باشد.
شیر جهان ستانی و تا هست مرغزار
صحن زمین تمام تو را مرغزار باد
هوش مصنوعی: ای شیرِ بزرگ و قوی، تو قدرتی هستی که تمام زمین را زیر تسلط خود داری و تا زمانی که دنیای خاکی وجود دارد، جایش در این دنیا مانند مرغزاری است که همیشه در انتظار توست.
آرایش سپاه تو چون برکشند صف
زین سرکشان خلخ و چاچ و تتار باد
هوش مصنوعی: وقتی سربازان تو در میدان جنگ صف آرایی کنند، به مانند ترکمن‌ها، خراسانی‌ها و تاتارها درخشان و شگفت‌انگیز خواهند بود.
بی کارزار هیبت شمشیر و تیرشان
با جان دشمنان تو در کارزار باد
هوش مصنوعی: در میدان نبرد، قدرت و ترس شمشیر و تیر آن‌ها بر جان دشمنان تو حاکم است.
هر سر که سرکشیده ز فرمان تو سرش
در زیر ضربت سر آن گاوسار باد
هوش مصنوعی: هر کس که در برابر فرمان تو سرکشی کند، سرش به زیر ضربه‌ی گرز گاو خواهد رفت.
وآن شاه کو بپیچد گردن ز امر تو
سرکوفته به گز علایی چو مار باد
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که از فرمان تو روی برگرداند، مثل ماری در خطر، سرش به پایین می‌آید و از ترس می‌پیچد.
تا گرز گاوسار تو سر برکشد چو مار
هنگام حمله گرزت دشمن دمار باد
هوش مصنوعی: وقتی که گرز تو در دستت بلند شود، مانند ماری که در زمان حمله به دشمن حمله‌ور می‌شود، دشمن را به نابودی می‌کشاند.
از لفظ تاج باد دعای تو و آن او
تو تاجدار بادی و او تاج دار بود
هوش مصنوعی: دعای تو باعث شده که من به مقام و جایگاهی برسم، و آن شخص هم که من به او اشاره می‌کنم، صاحب مقام و اعتبار است.
تا سازگار دولت و تابنده دانش است
با دولت تو دانش تو سازگار باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که بهره‌مندی از نعمت و روشنایی علم وجود دارد، امیدوارم که موفقیت و دانش تو نیز در کنار هم باشند و به خوبی پیش بروند.
در امر و نهی شاهی و در حل و عقد دین
دولت تو را به راستی آموزگار باد
هوش مصنوعی: در کارهای حکومتی و تصمیم‌گیری‌ها، امیدوارم که تو معلم و راهنمایی صادق برای دین و دولت باشی.
زین استوار کار وزیر خجسته پی
این دولت خجسته چو کوه استوار باد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که کار وزیر، مانند کوه مستحکم و پایدار است و این به وضعیت خوب و خوشایند دولت مربوط می‌شود. این ثبات و استقامت، به دولت اعتبار و قدرت می‌بخشد.
با ملک او وزارت او سازوار شد
کاقبال با وزارت او سازوار باد
هوش مصنوعی: با دستیابی به قدرت و مقام او، خوشبختی و شایستگی بر زندگی‌اش حاکم شد. امیدوارم همیشه زیر سایه‌ی مقام و وزارت او باشد.
تو شهریار داد دهی او وزیر شه
رحمت بر این وزیر و بر این شهریار باد
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که داد را برقرار می‌کنی، وزیر تو نیز در این امر مهم به تو یاری می‌دهد. برای این وزیر و این پادشاه رحمت و برکت نازل شود.
شاها رهی ز جود تو خوش روزگار شد
کز روزگار عمر تو خوش روزگار باد
هوش مصنوعی: ای شاه! به برکت generosity و بخشش تو، دوران ما به خوبی و خوشی سپری می‌شود. امیدوارم عمر تو نیز در خوشی و سعادت باشد.
بر کارها که داشت به نهمت سوار گشت
کت بخت نیک بر همه نهمت سوار باد
هوش مصنوعی: بر تمام تلاش‌هایی که با همت بالای تو انجام‌شد، بخت نیک و خوشی همراه همه این تلاش‌ها باشد.
احوال او به کام دل دوستدار شد
کایام تو به کام دل دوستدار باد
هوش مصنوعی: حال او به دلخواه عاشق خوش آمد و ایام تو نیز به دلخواه عاشق باشد.
او را به خازنی کتب کردی اختیار
کت رای خسروانه قوی اختیار باد
هوش مصنوعی: او را به عنوان نگهبانی از کتاب‌ها انتخاب کردی و اختیاری قوی و شایسته برای او قرار داده‌ای.
کرد افتخار بر همه اقران بدین شرف
کت بر همه ملوک جهان افتخار باد
هوش مصنوعی: افتخار به وجود تو بر تمام افراد و بر همه پادشاهان جهان سایه افکنده است.
ای پادشاه مشرق و مغرب ثبات تو
بر تخت پادشاهی سالی هزار باد
هوش مصنوعی: ای پادشاه شرق و غرب، امیدوارم که سال‌ها بر تخت سلطنتت استوار بمانی.
این باد عمر و ملک تو را در جهان شمار
وز عمر و ملک حظ تو عکس شمار باد
هوش مصنوعی: این باد، عمر و سلطنت تو را در دنیا می‌سنجند و از عمر و سلطنت تو، تنها تصویری از باد باقی می‌ماند.
هر هفته باد جشنی و ایام ملک از آن
آراسته چو بتکده قندهار باد
هوش مصنوعی: هر هفته یک جشن و مراسم در این سرزمین برپا می‌شود، به طوری که حال و هوای آن مانند یک معبد زیبا و شگفت‌انگیز است.
اوقات عیش و لهو تو ای شاه کامگار
از خرمی چو وقت گل نوبهار باد
هوش مصنوعی: ای پادشاه کامیاب، لحظات شادی و خوشگذرانی تو باید همچون زیبایی و طراوت گل‌های بهاری باشد.
تا کوه قاف باشد بر جای پایدار
چون کوه قاف دولت تو پایدار باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که کوه قاف سر جای خودش ایستاده است، آرزو می‌کنم که خوشبختی و موفقیت تو نیز پایدار بماند.
گه گوش تو به لحن نگار غزل سرای
گه چشم تو به روی بت میگسار باد
هوش مصنوعی: هر زمانی که به صدای دلنواز معشوق گوش می‌دهی و زمانی که به زیبایی چهره‌ی معشوقی همچون یک میگسار چشم می‌دوزی، این لحظه‌ها برایت مانند یک شعر عاشقانه می‌شود.
گاهی تو را به چنگ عدو سوز تیغ تیز
گاهی تو را به دست می خوشگوار باد
هوش مصنوعی: گاهی تو در دست دشمن با شمشیر تندی گرفتار می‌شوی و گاهی در آغوش نسیمی دلپذیر قرار می‌گیری.
تا جان خلق در کنف تن بود عزیز
جان و تن تو در کنف کردگار باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که جان انسان‌ها در پناه بدنشان باشد، جان و بدن تو نیز در حمایت خداوند خواهد بود.
تو یادگار بادی از خسروان همه
وین مدح های بنده تو را یادگار باد
هوش مصنوعی: تو نماد و یادگار بزرگان و پادشاهان هستی و این ستایش‌ها و تعریف‌هایی که من از تو می‌کنم، نشانه و یادگاری از من است.