شمارهٔ ۵۰ - هم در ثنای او
تا جهانست ملک سلطان باد
بر جهانش به ملک فرمان باد
شاه مسعود کاختر مسعود
در مرادش درست پیمان باد
همه دعوی طالع میمونش
در معانی بدیع برهان باد
دامن همت سرافرازش
گردن چرخ را گریبان باد
از کفش بر مثال های نفاذ
عز توقیع و حسن عنوان باد
رای او را بدانچه روی نهد
همه دشوار گیتی آسان باد
عزم او را بدانچه قصد کند
کم و بیش زمانه یکسان باد
کسوت فخر و فرش جاهش را
رنگ انواع و نقش الوان باد
دانه و شاخ و باغ مجلس او
دانه در و شاخ و مرجان باد
در طربناک میزبانی بخت
نهمت او عزیز مهمان باد
در زمین های خشک سال نیاز
جود او سودمند باران باد
کانچه خواهند گنج او گشتست
که فزاینده گنج اوکان باد
شیر چرخ ار عدوش را نخورد
کند چنگ و شکسته دندان باد
زیر خایسک رنج مغز عدو
تارک زخم خوار سندان باد
دم و چشم مخالف از تف و نم
باد ایلول و ابر نیسان باد
هر که بی غم نخواهدش همه عمر
غمش افزون و عمر نقصان باد
تیر فرمانش بر نشانه و قصد
سخت سوفار و تیز پیکان باد
باس او در مصاف کوشش حق
چیره دست و فراخ میدان باد
هر غلامیش روز جنگ و نبرد
رستم زال زر و دستان باد
نصرت و فتح او به هندستان
سخت بسیار و بس فراوان باد
بانگ آهنگ او به نصرت و فتح
در عراقین و در خراسان باد
ظفر خاتم سلیمانیش
اثر خاتم سلیمان باد
وقت پیکار نقش خانه فتح
نفس آن حله پوش عریان باد
گه ز الماس او چو عقد گهر
نظم دولت همه به سامان باد
گه ز پروینش چون بنات النعش
جمع دشمن همه پریشان باد
روز بازار قدرت او را
عمر و جان بی بها و ارزان باد
معجزاتش ز دست سلطانست
که فلک زیر پای سلطان باد
در کف او به زخم فرعونان
نیزه سرگزای ثعبان باد
حفظ و عون خدای عزوجل
بر سر و تنش خود و خفتان باد
دست با رحم و تیغ بی رحمش
گه زرافشان و گه سرافشان باد
بر زمین و هوای دولت او
باد اقبال و ابر احسان باد
باد نو جامه بخت او و ازو
جامه دشمنانش خلقان باد
حشمتش را مضای بهرام است
رتبتش را علو کیوان باد
عقل او حزم عالم عقل است
جان او ذات عالم جان باد
عدلش از عزم و حزم اوقاتست
ملکش از چرخ ثابت ارکان باد
پشت شاهان به پیش ایوانش
خم گرفته چو طاق ایوان باد
هر چه در سر نباشدش آن نیست
هر چه در دل بگرددش آن باد
مدحتش را هزار نظام است
هر یکی را هزار دیوان باد
بر سر دفتر مدایح او
شعر مسعود سعد سلمان باد
صد ثناخوان که یک تن است چو او
بزم او را دو صد ثناخوان باد
این زمستان بهار دولت اوست
آفرین بر چنین زمستان باد
شمارهٔ ۴۹ - در مدح علائالدواله مسعود شاه: ای عزم سفر کرده و بسته کمر فتحشمارهٔ ۵۱ - باز در ستایش او: شهریارا خدای یار تو باد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا جهانست ملک سلطان باد
بر جهانش به ملک فرمان باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا وجود دارد، سلطنت و قدرت او بر جهان حاکم باشد و فرمانرواییاش بر زمین برقرار باشد.
شاه مسعود کاختر مسعود
در مرادش درست پیمان باد
هوش مصنوعی: شاه مسعود به کاخ خود با امید و آرزو میرود و به درستی به عهد و پیمانی که بسته، وفادار است.
همه دعوی طالع میمونش
در معانی بدیع برهان باد
هوش مصنوعی: همه ادعاها و سخنان خوب او در مورد معنای نو و تازه، به خوبی قابل اثبات است.
دامن همت سرافرازش
گردن چرخ را گریبان باد
هوش مصنوعی: با تلاش و اراده قوی خود، بر تمام مشکلات و چالشها غلبه کن و آنها را به تسخیر درآور.
از کفش بر مثال های نفاذ
عز توقیع و حسن عنوان باد
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت ویژگیها و نشانههای ظاهری و معنایی اشاره دارد. به نوعی میتوان گفت که زیبا و برجسته بودن عنوان و علامتها، نشاندهندهی کیفیت و اعتبار آن چیزهاست. به عبارتی دیگر، کفش به عنوان نمادی از ظاهری که ما ارائه میدهیم، باید نشاندهندهی عزت و زیبایی باشد.
رای او را بدانچه روی نهد
همه دشوار گیتی آسان باد
هوش مصنوعی: حکمت و اراده او بر همه چیز حاکم است؛ بنابراین، هر چیزی که او بخواهد، حتی اگر در ظاهر سخت و دشوار به نظر برسد، در واقع میتواند آسان و ممکن باشد.
عزم او را بدانچه قصد کند
کم و بیش زمانه یکسان باد
هوش مصنوعی: اگر اراده کسی به چیزی معطوف شود، زمانی که به آن برسد، زمانه به همان اندازه که میخواهد، در آن تأثیر دارد.
کسوت فخر و فرش جاهش را
رنگ انواع و نقش الوان باد
هوش مصنوعی: لباسی که نماد افتخار و پرستیژ اوست، با رنگها و طراحیهای متنوعی آراسته شده است.
دانه و شاخ و باغ مجلس او
دانه در و شاخ و مرجان باد
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و تنوع موجود در طبیعت و زندگی اشاره شده است. دانهها، شاخها و باغ، نمادهایی از زندگی و سرسبزی هستند. این تصاویری از زیبایی و شکوفایی را به ذهن میآورد که همه چیز در کمال هماهنگی و جذابیت در کنار هم قرار دارد. به طور کلی، به شکوه و زیبایی طبیعت و جاذبههای آن پرداخته میشود.
در طربناک میزبانی بخت
نهمت او عزیز مهمان باد
هوش مصنوعی: در شادی و خوشی، بخت به تو روی آورده و تو مهمان عزیز و گرانبهایی هستی.
در زمین های خشک سال نیاز
جود او سودمند باران باد
هوش مصنوعی: در زمینهای خشک، نیاز به بارش باران و محبت او به خوبی احساس میشود.
کانچه خواهند گنج او گشتست
که فزاینده گنج اوکان باد
هوش مصنوعی: هر آنچه که مردم بخواهند، همان چیز در دل اوست و آنچه او را ثروتمندتر میکند، همان خواستهها و نیتهاست.
شیر چرخ ار عدوش را نخورد
کند چنگ و شکسته دندان باد
هوش مصنوعی: اگر شیر چرخ، یعنی قدرت و نیرو، از دشمن خود تغذیه نکند، هیچگاه نمیتواند با دندانهای شکسته خود در برابر باد ایستادگی کند.
زیر خایسک رنج مغز عدو
تارک زخم خوار سندان باد
هوش مصنوعی: زیر خاک رازی نهفته است که به سختی میتوان آن را فهمید و دشمنی که به زخمهایش افتخار میکند، به گونهای به درد و رنج خود وابسته است.
دم و چشم مخالف از تف و نم
باد ایلول و ابر نیسان باد
هوش مصنوعی: بخاری و دما در روزهای سپتامبر و بارش باران در آوریل، نشاندهنده تغییرات جوی است که ممکن است تاثیرات مختلفی بر شرایط آب و هوایی و احساسات ما داشته باشد.
هر که بی غم نخواهدش همه عمر
غمش افزون و عمر نقصان باد
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگیاش غم را نخواهد، باید بداند که غم او در طول عمرش بیشتر خواهد شد و زندگیاش نیز کوتاهتر خواهد بود.
تیر فرمانش بر نشانه و قصد
سخت سوفار و تیز پیکان باد
هوش مصنوعی: تیر ارادهاش به هدف میرسد و با دقت و سرعت مانند پیکانی تند و تیز در میان باد حرکت میکند.
باس او در مصاف کوشش حق
چیره دست و فراخ میدان باد
هوش مصنوعی: با مدد الهی در میدان جنگ، تلاشهامان با قدرت و وسعت بسیار باشد.
هر غلامیش روز جنگ و نبرد
رستم زال زر و دستان باد
هوش مصنوعی: هر خدمتکاری در روز جنگ و نبرد، رستم زال و دستان را به یاد میآورد.
نصرت و فتح او به هندستان
سخت بسیار و بس فراوان باد
هوش مصنوعی: پیروزی و موفقیت او در هند بسیار زیاد و فراوان باشد.
بانگ آهنگ او به نصرت و فتح
در عراقین و در خراسان باد
هوش مصنوعی: صدای آهنگ او در حمایت و پیروزی در دو سرزمین عراق و خراسان طنینانداز باد.
ظفر خاتم سلیمانیش
اثر خاتم سلیمان باد
هوش مصنوعی: پیروزی و موفقیت او به نشانی و علامت قدرت و سلطنت سلیمان باشد.
وقت پیکار نقش خانه فتح
نفس آن حله پوش عریان باد
هوش مصنوعی: در زمان نبرد، تصویر فضای جنگ مانند خانهای است که نفس پیروزی آن در لختی و بیپوششی نمایان است.
گه ز الماس او چو عقد گهر
نظم دولت همه به سامان باد
هوش مصنوعی: هرگاه که او مانند الماس درخشان باشد، نظم و زیبایی حاکم بر دولت و سرنوشت به سامان و درست خواهد بود.
گه ز پروینش چون بنات النعش
جمع دشمن همه پریشان باد
هوش مصنوعی: گاه وقتی ستاره پروین به همراه ستارههای دیگر در صورت فلکی بنات النعش در آسمان ظاهر میشود، دشمنان همگی در پریشانی و اضطراب به سر میبرند.
روز بازار قدرت او را
عمر و جان بی بها و ارزان باد
هوش مصنوعی: روز بازار، او بهراحتی جان و عمرش را فدای قدرت و عظمتش میکند؛ چرا که اینها برایش ارزش چندانی ندارند.
معجزاتش ز دست سلطانست
که فلک زیر پای سلطان باد
هوش مصنوعی: معجزههای او نتیجه قدرت سلطان است، زیرا آسمان در تسلط سلطان قرار دارد.
در کف او به زخم فرعونان
نیزه سرگزای ثعبان باد
هوش مصنوعی: در دست او میتواند زخمی از فرعونها ایجاد کند، همانند تاثیری که مار بر جای میگذارد.
حفظ و عون خدای عزوجل
بر سر و تنش خود و خفتان باد
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ از او حمایت و محافظت کند و بر سر و بدنش سایه بگستراند.
دست با رحم و تیغ بی رحمش
گه زرافشان و گه سرافشان باد
هوش مصنوعی: دست او که نیکوکار و مهربان است، گاهی هم با قساوت و خشونت خود تاثیراتی میگذارد؛ گاهی باعث شکوفایی و آرامش و گاهی به سبب شدت عملش، موجب ناامیدی و خشم میشود.
بر زمین و هوای دولت او
باد اقبال و ابر احسان باد
هوش مصنوعی: به زمین و آسمان حکومت او خوشبختی و نعمت بیفزاید.
باد نو جامه بخت او و ازو
جامه دشمنانش خلقان باد
هوش مصنوعی: باد نو، لباس شانس و خوشبختی اوست و از او، لباس دشمنانش به وجود میآید.
حشمتش را مضای بهرام است
رتبتش را علو کیوان باد
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و عظمت یک فرد میپردازد. شاعر به شباهت او به شخصیتهای بزرگ و پرآوازه اشاره میکند و میگوید که مقام و جایگاه او به اندازهای بلند و باارزش است که میتواند او را با درخشندگی ستارگان آسمان مقایسه کند. به عبارت دیگر، حشمت و قدرت او کمنظیر است و رتبهاش در بالاترین سطح قرار دارد.
عقل او حزم عالم عقل است
جان او ذات عالم جان باد
هوش مصنوعی: عقل او همانند عقل جهانی با احتیاط و دقت است و جان او همانند روح جهانی زنده و پویاست.
عدلش از عزم و حزم اوقاتست
ملکش از چرخ ثابت ارکان باد
هوش مصنوعی: عدل او از تصمیم و ثبات زمانها به وجود آمده است، و سرزمینش براساس نظم و پایداری گردشگری استوار است.
پشت شاهان به پیش ایوانش
خم گرفته چو طاق ایوان باد
هوش مصنوعی: در این بیت به تصویر کشیده شده که در برابر سلطنت و قدرت شاهان، مقام و شکوه آنها به قدری است که مانند یک طاق ایوان به سمت جلو خم شده است، گویی باد به آن فشار آورده و بر کیفیت و ظاهر آن تاثیر گذاشته است. این توصیف نشاندهندهی عظمت و جلالی است که به شاهان نسبت داده میشود و ارتباطی به اقتدار و احترام فراوانی که برای آنان قائلاند.
هر چه در سر نباشدش آن نیست
هر چه در دل بگرددش آن باد
هوش مصنوعی: هر چیزی که در فکر نباشد وجود ندارد و هر چیزی که در دل به آن فکر شود، همانند آندستباد است.
مدحتش را هزار نظام است
هر یکی را هزار دیوان باد
هوش مصنوعی: ستایش او به اندازهای است که هزار نظام از آن وجود دارد و هر کدام از آن نظامها، هزار دیوان نقش و نگار دارند.
بر سر دفتر مدایح او
شعر مسعود سعد سلمان باد
هوش مصنوعی: در بالای دفتر اشعار ستایش او، نام مسعود سعد سلمان نوشته شده باشد.
صد ثناخوان که یک تن است چو او
بزم او را دو صد ثناخوان باد
هوش مصنوعی: اگر صد نفر هم به ستایش او بپردازند، یک نفر مثل او در میان آنها وجود دارد. پس بزم و محفل او را دو صد ستایشگر باد!
این زمستان بهار دولت اوست
آفرین بر چنین زمستان باد
هوش مصنوعی: این زمستان نماد شروع خوشبختی و prosperity اوست، و بر این چنین زمستانی باید آفرین گفت.