گنجور

شمارهٔ ۳۸ - در ستایش مردانگی و جنگجویی

تا توانی مکش ز مردی دست
که به سستی کسی ز مرگ نجست
ماهی ار شست نگسلد در آب
بسته او را به خشکی آرد شست
هر که او را بلند مردی کرد
تا به روز اجل نگردد پست
روی ننمود خوب در مجلس
تا ندیدند در مصافش شکست
هر که با جان نایستاد به رزم
دان که در پیشگه به حق ننشست
سر فرازد چو نیزه هر مردی
که میان جنگ را چو نیزه ببست
ای بسا رزمگاه چون دوزخ
که قضا اندر او درست نرست
دل مردان ز ترس چون دل طفل
سر گردان ز حمله چون سرمست
چرخ گردان ز گرد کان چو شبه
تیغ بران ز خون چو شاخ کبست
نیزه چون حمله خواستم بردن
گشت پیچان مرا چو مار به دست
گفتم این شاخ مرگ راست گرای
که بسی دل به خواهم خست
کنی ار احتراز وقتش نیست
ور کنی اضطراب جایش هست
یا بجنبی همی ز شادی خون
یا بلرزی همی ز بیم شکست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا توانی مکش ز مردی دست
که به سستی کسی ز مرگ نجست
هوش مصنوعی: هرگاه که می‌توانی، از مشکل فرار نکن و دست از تلاش برای کمک به دیگران برندار. چرا که کسانی که به سستی عمل می‌کنند، نمی‌توانند از گرفتاری‌ها نجات یابند.
ماهی ار شست نگسلد در آب
بسته او را به خشکی آرد شست
هوش مصنوعی: اگر ماهی خود را از آب خارج نکرده و گسسته نشود، شستن و پاک کردن آن به خشکی می‌خواهد برساند.
هر که او را بلند مردی کرد
تا به روز اجل نگردد پست
هوش مصنوعی: هر کس که در زندگی‌اش به برتری و بزرگی دست یابد، تا زمانی که به پایان عمرش نزدیک نشود، دیگر降ل نمی‌شود.
روی ننمود خوب در مجلس
تا ندیدند در مصافش شکست
هوش مصنوعی: زیبایی در مجلس خود را نشان نداد تا کسی شکست او را در نبرد نبیند.
هر که با جان نایستاد به رزم
دان که در پیشگه به حق ننشست
هوش مصنوعی: هر کس که در برابر خطرات و چالش‌ها صبر و استقامت نداشته باشد، باید بداند که در جایگاه صحیح و حقیقی خود قرار نگرفته است.
سر فرازد چو نیزه هر مردی
که میان جنگ را چو نیزه ببست
هوش مصنوعی: هر مردی که در جنگ مقاومتی کند، همانند نیزه‌ای است که به سمت آسمان بلند می‌شود.
ای بسا رزمگاه چون دوزخ
که قضا اندر او درست نرست
هوش مصنوعی: بسیاری از میدان‌های جنگ مانند جهنم هستند و سرنوشت در آن‌ها به درستی شکل نمی‌گیرد.
دل مردان ز ترس چون دل طفل
سر گردان ز حمله چون سرمست
هوش مصنوعی: دل مردان به اندازه‌ی دل کودکانی که از ترس آشفته‌اند، می‌لرزد و به هر سو می‌گریزد، همان‌طور که کسی که تحت تأثیر نوشیدنی مست شده باشد، در وحشت و ناآرامی به سر می‌برد.
چرخ گردان ز گرد کان چو شبه
تیغ بران ز خون چو شاخ کبست
هوش مصنوعی: دست تقدیر مانند یک چرخ در حال چرخش است و در این چرخش، سرنوشت انسان‌ها را شکل می‌دهد. مانند شمشیری بران که از خون آغشته شده است، این چرخش گاهی به سختی و خشونت است. همچنین مانند شاخ کبوتر که نماد زیبایی و لطافت است، می‌تواند همزمان با لطافت، خطرناک و تیز باشد. زندگی پر از تضادها و چرخش‌هایی است که هر لحظه می‌تواند به شدت تغییر کند.
نیزه چون حمله خواستم بردن
گشت پیچان مرا چو مار به دست
هوش مصنوعی: زمانی که خواستم نیزه را پرتاب کنم، آن به دور من پیچید و مانند مار به دستم افتاد.
گفتم این شاخ مرگ راست گرای
که بسی دل به خواهم خست
هوش مصنوعی: گفتم این شاخه‌ی مرگ به سمت من می‌آید، چون که دل‌های زیادی را از من خسته خواهد کرد.
کنی ار احتراز وقتش نیست
ور کنی اضطراب جایش هست
هوش مصنوعی: اگر بخواهی خود را از موقعیتی دور کنی، دیگر زمانی نخواهی داشت؛ و اگر دور نشوی، نگرانی در بر خواهد داشت.
یا بجنبی همی ز شادی خون
یا بلرزی همی ز بیم شکست
هوش مصنوعی: شاید از شادی به هیجان بیافتید و یا به خاطر ترس از شکست لرزنده شوید.