شمارهٔ ۳۷ - در آغاز گرفتاری ساخته است
تا مرا بود بر ولایت دست
بودم ایزد پرست و شاه پرست
امر شه را و حکم الله را
نبدادم به هیچ وقت از دست
دل به غزو و به شغل داشتمی
دشمنان را از آن همی دل خست
چون به کفار می نهادم روی
بس کس از تیغ من همی به نرست
به یکی حمله من افتادی
خیل دشمن ز ششهزار نشست
مگر از زخم تیغ من آهن
حلقه گشت و ز زخم تیغ بجست
آمد اکنون دو پای من بگرفت
خویشتن در حمایتم پیوست
من کنون از برای راحت او
به گه خفتن و بخاست و نشست
دست در دست برده چون مصروع
پای در پای می کشم چون مست
بس که گویند از حمایت اگر
بکشی دست و رسم آن آئین هست
جز به فرمان شهریار جهان
باز کی دارم از حمایت دست
تا نگوید کسی که از سر جهل
بنده مسعود امان خود بشکست
شمارهٔ ۳۶ - در رثای سید حسن: بر تو سید حسن دلم سوزدشمارهٔ ۳۸ - در ستایش مردانگی و جنگجویی: تا توانی مکش ز مردی دست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا مرا بود بر ولایت دست
بودم ایزد پرست و شاه پرست
هوش مصنوعی: تا زمانی که در قدرت و حاکمیت بودم، به پرستش خداوند و احترام به شاه ادامه میدادم.
امر شه را و حکم الله را
نبدادم به هیچ وقت از دست
هوش مصنوعی: من هیچگاه فرمان شاه و حکم خدا را از دست ندادم.
دل به غزو و به شغل داشتمی
دشمنان را از آن همی دل خست
هوش مصنوعی: من همیشه در دل فکر میکردم که باید با دشمنان بجنگم و از همین موضوع دلم به شدت خسته شده است.
چون به کفار می نهادم روی
بس کس از تیغ من همی به نرست
هوش مصنوعی: وقتی روی خود را به دشمنان نشان میدادم، هیچکس از چنگال من در امان نمیماند.
به یکی حمله من افتادی
خیل دشمن ز ششهزار نشست
هوش مصنوعی: تو در یک حمله به یکی از دشمنان افتادهای و تعداد زیادی از آنها به سوی تو هجوم آوردهاند.
مگر از زخم تیغ من آهن
حلقه گشت و ز زخم تیغ بجست
هوش مصنوعی: آیا غیر از این است که زخمهای من باعث شدند آهن از حالت خود خارج شده و به حلقه تبدیل شود، و زخم تیغ نیز فراری شدند؟
آمد اکنون دو پای من بگرفت
خویشتن در حمایتم پیوست
هوش مصنوعی: اکنون دو پای من را در دست گرفت و به من پناه داد.
من کنون از برای راحت او
به گه خفتن و بخاست و نشست
هوش مصنوعی: هم اکنون به خاطر آرامش او، در وقت خواب و بیداری و نشستن، تلاش میکنم.
دست در دست برده چون مصروع
پای در پای می کشم چون مست
هوش مصنوعی: دست در دست کسی دارم و مانند او سرمست و شاداب حرکت میکنم، پا به پای او جلو میروم.
بس که گویند از حمایت اگر
بکشی دست و رسم آن آئین هست
هوش مصنوعی: اگر از حمایت و پشتیبانی دست بکشی، به آن رسم و آیینی که همگان دربارهاش میسازند، دچار خواهی شد.
جز به فرمان شهریار جهان
باز کی دارم از حمایت دست
هوش مصنوعی: جز به دستور پادشاه جهان، من هرگز از حمایت و پشتیبانی خبری ندارم.
تا نگوید کسی که از سر جهل
بنده مسعود امان خود بشکست
هوش مصنوعی: نگذار کسی به خاطر نادانیاش بگوید که من به خاطر بنده مسعود امان خود را از دست دادهام.