شمارهٔ ۲۸۴ - مدح ملک ارسلان بن مسعود
ای به عارض سپید و زلف سیاه
چون لب خود نبید لعل بخواه
روی دولت سپید و قصر سپید
روز دشمن سیاه و چتر سیاه
مملکت را هزار شمع فروخت
می بیار ای به روی شمع سیاه
تا می چند جانفزای خوریم
بر بساط بقای دولت و شاه
شه ملک ارسلان بن مسعود
ملک عدل ورز داد پناه
پادشاهی که بر بزرگی او
دارد اقبال او هزار گواه
ای خداوند بندگی تو را
گیتی اقرار کرده بی اکراه
آفتابی به وقت پاداشن
آسمانی به گاه پاد افراه
ناصحت را نکرد گیتی رد
دشمنت را نداشت چرخ نگاه
روزگار تو هر چه راست نهاد
نکند گشت روزگار تباه
راز تو با زمانه پیمان بست
چون ز راز زمانه گشت آگاه
دست ظلم دراز دست شده
کرد عدل تو از جهان کوتاه
روزگار گناهکار امروز
باز گردد همی به عذر گناه
گاه و بیگاه زر همی بارد
تا ز تو گاه شاد شد ناگاه
نه عجب گر ز ابر بخشش تو
برگ زرین دمد به جای گیاه
مهر گویی که از چهارم چرخ
روی توست از چهار پر کلاه
خا بوسد سپهر هر روزی
پیش تخت تو بامداد پگاه
گشت خورشید چرخ روشن چشم
چون سوی دولت تو کرد نگاه
دید روی تو چشم چشمه مهر
گفت شاها علیک عین الله
با تو یک روی شد جهان در روی
با تو یکتاه شد جهان دوتاه
ملک آراست از سپاه سپهر
هین برآرای چون سپهر سپاه
از خراسان چو بار برداری
سوی ملک عراق در کش راه
مملکت ها ستان و شاهان بند
پادشاهی فزای و دشمن کاه
خسروان بزرگ هفت اقلیم
خاک روبند پیش تو به جباه
زیر زخمت چه تاب دارد کوه
پیش صرصر کجا برآید کاه
شیر شرزه چو از نخیز بخاست
بیش در بیشه نگذرد روباه
دشمن تو اگر شود بیژن
نیست جاش از جهان مگر تک چاه
تا ز گردون همی فروزد روز
تا ز دوران همی فزاید ماه
چون فروزنده روز بادت ملک
چون فزاینده ماه بادت جاه
ناصح دولت تو دانش پیر
عون ملک تو دولت برناه
شمارهٔ ۲۸۳ - ستایش ثقة الملک طاهر بن علی: ای ملک ملک چون نگار کردهشمارهٔ ۲۸۵ - تهنیت فتح هندوستان: ای ذکر خنجر تو به عالم سمر شده
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای به عارض سپید و زلف سیاه
چون لب خود نبید لعل بخواه
هوش مصنوعی: ای کسی که صورتت چون گلبرگهای سفید و مویت مانند تارهای سیاه است، بیا لبانت را مانند لعل (گوهری قیمتی) بپوشان.
روی دولت سپید و قصر سپید
روز دشمن سیاه و چتر سیاه
هوش مصنوعی: درخشش و زیبایی قصر و روزی پر از نعمت در مقابل روزهای سخت و تاریک دشمن قرار دارد.
مملکت را هزار شمع فروخت
می بیار ای به روی شمع سیاه
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به فروش کشور اشاره میکند که به اندازهای تاریک و غمگین است که حتی هزاران شمع روشن هم نمیتوانند آن را نجات دهند. او از کسی دعوت میکند که بیاید و در این وضعیت تیره و تار، به مشکلات و چالشها توجه کند.
تا می چند جانفزای خوریم
بر بساط بقای دولت و شاه
هوش مصنوعی: تا وقتی که می نوشیم و جان تازه میگیریم، بر سر سفرهی پایداری و سلطنت حاکم هستیم.
شه ملک ارسلان بن مسعود
ملک عدل ورز داد پناه
هوش مصنوعی: شاه ارسلان بن مسعود، حاکم عادل و با انصاف، به خوبی از مردم خود حمایت و محافظت میکند.
پادشاهی که بر بزرگی او
دارد اقبال او هزار گواه
هوش مصنوعی: پادشاهی که شایستگی و بزرگی او با خوششانسیاش تأیید میشود، نشانههای بسیاری دارد.
ای خداوند بندگی تو را
گیتی اقرار کرده بی اکراه
هوش مصنوعی: ای پروردگار، جهانیان بدون هیچ اجبار و فشاری به بندگی و اطاعت تو اعتراف کردهاند.
آفتابی به وقت پاداشن
آسمانی به گاه پاد افراه
هوش مصنوعی: هنگامی که پاداش میدهند، خورشید (نور و روشنایی) به آسمان میآید و بر زمانه (حیات) تأثیر میگذارد.
ناصحت را نکرد گیتی رد
دشمنت را نداشت چرخ نگاه
هوش مصنوعی: گیتی از نصیحت اجتناب کرد و چرخ تقدیر نیز نمیتواند دشمن تو را نادیده بگیرد.
روزگار تو هر چه راست نهاد
نکند گشت روزگار تباه
هوش مصنوعی: اگر خودت را در مسیر درست قرار دهی، زندگیات به میسر آرام و خوبی خواهد رسید و از نابسامانی دور خواهی بود.
راز تو با زمانه پیمان بست
چون ز راز زمانه گشت آگاه
هوش مصنوعی: راز تو با دنیا قراردادی بسته است چرا که از رازهای خود دنیا باخبر شده است.
دست ظلم دراز دست شده
کرد عدل تو از جهان کوتاه
هوش مصنوعی: دست ظلم بهقدر کافی دراز شده و گسترش یافته، اما عدل تو بهقدری قوی است که ظلم را از جهان کنار میزند.
روزگار گناهکار امروز
باز گردد همی به عذر گناه
هوش مصنوعی: امروز زمانهای که در آن زندگی میکنیم، به نوعی بهانه برای گناهان را ارائه میدهد و باعث میشود که افراد از اعمال ناپسند خود دفاع کنند.
گاه و بیگاه زر همی بارد
تا ز تو گاه شاد شد ناگاه
هوش مصنوعی: برخی اوقات، نعمت و ثروت به تو میرسد و ناگهان شادی بزرگی نصیبات میشود.
نه عجب گر ز ابر بخشش تو
برگ زرین دمد به جای گیاه
هوش مصنوعی: غیر از این نمیشود که باران رحمت و بخشش تو، برگهای طلایی را به جای گل و گیاه به زمین هدیه دهد.
مهر گویی که از چهارم چرخ
روی توست از چهار پر کلاه
هوش مصنوعی: محبت و عشق تو از سمتی به سمت دیگر میچرخد و بینهایت است، مانند کلاهی که از چهار طرف ساخته شده و همیشه بر سر دارد.
خا بوسد سپهر هر روزی
پیش تخت تو بامداد پگاه
هوش مصنوعی: هر روز صبح آسمان به شگفتی از تو و عظمتت در برابرت به زمین میافتد.
گشت خورشید چرخ روشن چشم
چون سوی دولت تو کرد نگاه
هوش مصنوعی: خورشید به مانند چرخ روشنی است که وقتی به سمت حکومت و سلطنت تو مینگرد، نور و روشنیاش چشمها را خیره میکند.
دید روی تو چشم چشمه مهر
گفت شاها علیک عین الله
هوش مصنوعی: چشمه مهر به زیبایی چهرهات نگاه میکند و میگوید: «ای پادشاه، چشمانت تجلیگاه پروردگار است.»
با تو یک روی شد جهان در روی
با تو یکتاه شد جهان دوتاه
هوش مصنوعی: با تو که هستم، جهان برایم یکدست و یکپارچه میشود، و با تو، دوگانگی و تفاوتها از بین میرود و همه چیز به سمت وحدت و یکنواختی میرود.
ملک آراست از سپاه سپهر
هین برآرای چون سپهر سپاه
هوش مصنوعی: ای ملک، مانند آسمان با لشکر خود آراسته شدهای، پس همچون آسمان، لشکر خود را سامان بده.
از خراسان چو بار برداری
سوی ملک عراق در کش راه
هوش مصنوعی: وقتی از خراسان بار را برداشتی و به سوی سرزمین عراق حرکت میکنی، در مسیر خود تلاش کن و راه را خوب طی کن.
مملکت ها ستان و شاهان بند
پادشاهی فزای و دشمن کاه
هوش مصنوعی: سرزمینها و پادشاهان به دنبال قدرت و سلطنت هستند، در حالی که دشمنان به تدریج ضعیفتر میشوند.
خسروان بزرگ هفت اقلیم
خاک روبند پیش تو به جباه
هوش مصنوعی: سلطانان بزرگ از هفت اقلیم دنیا با تمام احترام و جلوهای خیرهکننده در مقابل تو زانو زدهاند.
زیر زخمت چه تاب دارد کوه
پیش صرصر کجا برآید کاه
هوش مصنوعی: کوه نمیتواند در برابر طوفان قوی تاب بیاورد، پس چگونه کاه که خیلی ضعیفتر است، بتواند به مقابله با آن بپردازد؟
شیر شرزه چو از نخیز بخاست
بیش در بیشه نگذرد روباه
هوش مصنوعی: وقتی شیر قدرتمند از خواب بیدار میشود، در جنگل دیگر جایی برای روباه نیست.
دشمن تو اگر شود بیژن
نیست جاش از جهان مگر تک چاه
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو به بیژن آسیب برساند، دیگر در دنیا جایی برای او نیست، جز یک چاه عمیق.
تا ز گردون همی فروزد روز
تا ز دوران همی فزاید ماه
هوش مصنوعی: تا زمانی که آفتاب از آسمان با شدت میتابد و نور میافشاند، ماه نیز به تدریج و به آرامی در طول زمان بیشتر میشود و درخشش خود را افزایش میدهد.
چون فروزنده روز بادت ملک
چون فزاینده ماه بادت جاه
هوش مصنوعی: وقتی که روشنایی روز تو را افزایش دهد، مانند آن که ماه بر مقام و شکوه تو بیفزاید.
ناصح دولت تو دانش پیر
عون ملک تو دولت برناه
هوش مصنوعی: عزت و خوشبختی تو در گرو دانایی و تجربه است، پس باید از آموزههای بزرگترها بهرهمند شوی تا به موفقیتهای بیشتری دست یابی.