شمارهٔ ۲۷۷ - ستایشگری
ای شیر رزم شیر شکاری شکار تو
بادا شکار شیران همواره کار تو
در بیشه نره شیر ژیان را قرار نیست
از ذوالفقار شیر کش بی قرار تو
کردند ذوالفقار تو را بی قرار نام
از بس که بی قرار بود ذوالفقار تو
روزی که بی حصار نباشند سرکشان
تیغ حصار گیر تو باشد حصار تو
در بیشه شیر ترسان از یوزبان تو
در که عقاب لرزان از بازدار تو
ای فخر دولت و شرف اندر سرای تو
ون ناز و نزهت و طرب اندر کنار تو
آرد به دولت تو به تاراج تاج خان
گر رخصه یابد از توش ها چتردار تو
در پای شاه چین بربندی نهد گران
گر یابد از تو فرمان سالار بار تو
قیصر به خواب دید تو را در میان جنگ
وان خنجر اندر آن کف خنجر گذار تو
بیدار شد ز خواب و ندیدش دیده دیر
از هول نقش خنجر خاره گذار تو
همواره باد دولت و تایید جفت تو
پیوسته باد نصرت و توفیق یار تو
از تو خجسته گشت همه روزگار من
بر تو خجسته باد همه روزگار تو
شمارهٔ ۲۷۶ - مرثیت یکی از دوستان: بر عمر خویش گریم یا بر وفات توشمارهٔ ۲۷۸ - مدح یکی از شهان: ای خنجر بران تو روز وغا برهان تو
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای شیر رزم شیر شکاری شکار تو
بادا شکار شیران همواره کار تو
هوش مصنوعی: ای شیر جنگل، تو شیر شکاری هستی و شکار تو همیشه شکار شیران است.
در بیشه نره شیر ژیان را قرار نیست
از ذوالفقار شیر کش بی قرار تو
هوش مصنوعی: در جنگل، شیر نر برای شکار نمیتواند خود را از شمشیر تو که در برابر او قرار دارد، رها کند.
کردند ذوالفقار تو را بی قرار نام
از بس که بی قرار بود ذوالفقار تو
هوش مصنوعی: ذوالفقار تو را به قدری نامش بیقرار کرده که خود ذوالفقار نیز بیقرار است.
روزی که بی حصار نباشند سرکشان
تیغ حصار گیر تو باشد حصار تو
هوش مصنوعی: زمانی که سرکشان دیگر نتوانند مانع شوند، آنگاه تیغی که برای حفاظت از تو بوده، خود به دیوار دفاعی تو تبدیل میشود.
در بیشه شیر ترسان از یوزبان تو
در که عقاب لرزان از بازدار تو
هوش مصنوعی: در جنگل، شیر از زبان تو ترس دارد و عقاب نیز از پرواز بازدارنده تو لرزان است.
ای فخر دولت و شرف اندر سرای تو
ون ناز و نزهت و طرب اندر کنار تو
هوش مصنوعی: تو مایهی افتخار و بزرگی هستی، در دنیای تو زیبایی و لذت و شادی در نزدیکی تو قرار دارد.
آرد به دولت تو به تاراج تاج خان
گر رخصه یابد از توش ها چتردار تو
هوش مصنوعی: اگر تو با توانی که داری، به دیگران اجازه بدهی که به مال و ثروتت دستبرد بزنند، آنها از این فرصت استفاده خواهند کرد و به آسانی تمام داراییهای تو را خواهد گرفت.
در پای شاه چین بربندی نهد گران
گر یابد از تو فرمان سالار بار تو
هوش مصنوعی: اگر در برابر شاه چین زانو بزنی و او از تو خواستهای بکند، مسئولیت سنگینی بر دوش تو خواهد بود.
قیصر به خواب دید تو را در میان جنگ
وان خنجر اندر آن کف خنجر گذار تو
هوش مصنوعی: قیصر در خواب دید که تو در میانه جنگی و در دستت خنجری است که آن را بر خنجر دیگری مینهد.
بیدار شد ز خواب و ندیدش دیده دیر
از هول نقش خنجر خاره گذار تو
هوش مصنوعی: از خواب بیدار شد و او را ندید، پس از هول و وحشت، تصویر خنجر را از یاد برد.
همواره باد دولت و تایید جفت تو
پیوسته باد نصرت و توفیق یار تو
هوش مصنوعی: همیشه برای تو سرنوشت خوب و حمایت الهی آرزو میکنم و امیدوارم که یاری و موفقیت همیشه همراهت باشد.
از تو خجسته گشت همه روزگار من
بر تو خجسته باد همه روزگار تو
هوش مصنوعی: با تو، تمام دوران زندگیام خوش و خرم شد. امیدوارم تمام روزهای تو نیز خوش و خوشبخت باشد.