شمارهٔ ۲۶۶ - مدح سیف الدوله محمود
دو مساعد یار و دایم جفت و با هم همزبان
شکل و رنگ این و آن چون گلبن و سرو روان
با لباس حور عین با صورت خلد برین
با جلال آفتاب و با کمال آسمان
دوستان دارند ایشان هر یکی بس بی شمار
عاشقان دارند ایشان هر یکی بس بیکران
دوستان اندر ثناشان جمله بگشاده دهن
عاشقان اندر هواشان یکسره بسته میان
آفتاب و آسمان و کوه و دریا زیر این
پیل مست و ببر تند و شیر غران زیر آن
گاهشان باشد قرار و گاهشان باشد مدار
گاه بر مرکز بوند و گاه بر باد وزان
با بها گشته ز اقبال شهنشاه زمین
یافته زینت ز فر شهریار کامران
شاه محمودبن ابراهیم سیف الدوله آنک
ناورد چون او شهنشاهی فلک در صد قران
عز ملت شاه غازی آنکه از تأیید بخت
پایه کیوان شده هر پای تختش را مکان
پادشاهی چشم و روشن رایش اندر وی بصر
شهریاری جسم و عالی نامش اندر وی روان
مدحت او چاکران را سوی هر نعمت دلیل
خدمت او بندگان را سوی هر دولت نشان
دوستانش را خزان و زهر او چون نوبهار
دشمنانش را بهار از کینه او چون خزان
تا پدید آمد چو آتش تیغ او اندر مصاف
همچو سیماب از جهان شد بدسگال او نهان
ای نهاده قدر تو بر تارک عیوق پای
همت عالی تو با مشتری کرده قران
خلعتی دادت شهنشاه جهان از خاص خویش
از بدایع همچنان چون نوشکفته بوستان
گرد بر گردش نوشته دست پیروزی و عز
نام تو خسرو که گردی در جهان صاحبقران
همچنین بادا شهنشاه زمانه همچنین
فرخ و فرخنده بادت خلعت شاه جهان
تا بگردد آسمان و تا بتابد آفتاب
تا بپاید مرکز و بر وی بروید ارغوان
شاه گیر و شاه بند و مال بخش و داد ده
دیر زی و شاد باش و ملک گیر و ملک ران
شمارهٔ ۲۶۵ - مدح شیرزاد: راست کن طارم کاراسته شد گلشنشمارهٔ ۲۶۷ - سلطان مسعود را ستاید: ای ملک شیردل پیل تن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دو مساعد یار و دایم جفت و با هم همزبان
شکل و رنگ این و آن چون گلبن و سرو روان
هوش مصنوعی: دو دوست دائماً با هم و هماهنگ هستند، مانند گل و درخت سرو که در کنار هم زیبا و هماهنگ به نظر میرسند.
با لباس حور عین با صورت خلد برین
با جلال آفتاب و با کمال آسمان
هوش مصنوعی: با پوششی زیبا و چهرهای دلانگیز همچون بهشت، با درخشش و عظمت آفتاب و ویژگیهای برجستهای که آسمان دارد.
دوستان دارند ایشان هر یکی بس بی شمار
عاشقان دارند ایشان هر یکی بس بیکران
هوش مصنوعی: دوستان او زیادند و هر کدام طرفداران زیادی دارند که شمارشان بسیار زیاد است.
دوستان اندر ثناشان جمله بگشاده دهن
عاشقان اندر هواشان یکسره بسته میان
هوش مصنوعی: دوستان دربارهٔ صفات خوب و ویژگیهای یکدیگر به ستایش و تعریف میپردازند و حرفهایشان را آزادانه بیان میکنند، اما عاشقان در دل خود و در احساساتشان، هیچ چیز را به زبان نمیآورند و در برابر عشقشان خاموش هستند.
آفتاب و آسمان و کوه و دریا زیر این
پیل مست و ببر تند و شیر غران زیر آن
هوش مصنوعی: خورشید و آسمان و کوه و دریا همه زیر این فیل سرمست و ببر تند و شیر خشمگین زیر آن قرار دارند.
گاهشان باشد قرار و گاهشان باشد مدار
گاه بر مرکز بوند و گاه بر باد وزان
هوش مصنوعی: گاههایی وجود دارد که آرامش آنها در مرکز است و گاههایی دیگر که حرکت و چرخش آنها به دور یک محور است. بعضی اوقات در نقطهای ثابت قرار دارند و گاهی هم در حال پرواز و نوسان هستند.
با بها گشته ز اقبال شهنشاه زمین
یافته زینت ز فر شهریار کامران
هوش مصنوعی: به دلیل شانس و اقبال خوب، پادشاه زمین به زینتی زیبا دست یافته و خوشبختی لازم را به دست آورده است.
شاه محمودبن ابراهیم سیف الدوله آنک
ناورد چون او شهنشاهی فلک در صد قران
هوش مصنوعی: شاه محمود بن ابراهیم، که به سیف الدوله معروف است، همانند یک پادشاه بزرگ در عالم میدرخشد و ارزش او در دنیا بینظیر است.
عز ملت شاه غازی آنکه از تأیید بخت
پایه کیوان شده هر پای تختش را مکان
هوش مصنوعی: این بیت به کسی اشاره دارد که باعث افتخار و عزت ملت است و به وسیله خوش شانسی و نعمتهای الهی، به مقام بلندی دست یافته است. هر جایی که او حضور دارد، به عنوان یک مکان با ارزش و مهم شناخته میشود.
پادشاهی چشم و روشن رایش اندر وی بصر
شهریاری جسم و عالی نامش اندر وی روان
هوش مصنوعی: پادشاهی با چشمانی درخشان و زیرکی که در وجودش، نشانهای از تسلط و حکمرانی به چشم میخورد. او انسانی است با جثهای بلند و نامی بزرگ که در روحش زندگی میکند.
مدحت او چاکران را سوی هر نعمت دلیل
خدمت او بندگان را سوی هر دولت نشان
هوش مصنوعی: مدح و ستایش او، دلیل و نشانهای برای ارائه خدمات و خدمت کردن به دیگران است و بندگان را به سمت هر نوع ثروت و نعمت سوق میدهد.
دوستانش را خزان و زهر او چون نوبهار
دشمنانش را بهار از کینه او چون خزان
هوش مصنوعی: دوستان او به دلیل وجود مشکلات و اختلافات با او دچار تنگنا و سختی هستند، در حالی که دشمنانش از کینه و بدخواهی او بهرهمند شده و در شرایط بهتری قرار دارند.
تا پدید آمد چو آتش تیغ او اندر مصاف
همچو سیماب از جهان شد بدسگال او نهان
هوش مصنوعی: زمانی که تیغ او در میدان نبرد به مانند آتش درخشان شد، آن بدخواه و بدطینت از دنیا ناپدید گردید، مانند جیوه که درخود را تازه و ناپایدار نشان میدهد.
ای نهاده قدر تو بر تارک عیوق پای
همت عالی تو با مشتری کرده قران
هوش مصنوعی: ای کسی که مقام و ارزش تو بر بالای قلههای بلند قرار دارد، همت والا و تلاشهای تو آنقدر بزرگ است که با ستاره مشتری، مقرون شده است.
خلعتی دادت شهنشاه جهان از خاص خویش
از بدایع همچنان چون نوشکفته بوستان
هوش مصنوعی: پادشاه جهان، لباستی زیبا و خاص به تو بخشید که مانند گلهای تازه شکفته در باغ، بینظیر و منحصر به فرد است.
گرد بر گردش نوشته دست پیروزی و عز
نام تو خسرو که گردی در جهان صاحبقران
هوش مصنوعی: در اطراف تو، نشانههای موفقیت و عظمت تو، ای خسرو، به وضوح دیده میشود و تو در این دنیا کسی هستی که سلطنت و مقام بلندی داری.
همچنین بادا شهنشاه زمانه همچنین
فرخ و فرخنده بادت خلعت شاه جهان
هوش مصنوعی: این حرفها نشاندهنده آرزوی خوشبختی و سعادتی بزرگ برای پادشاه زمانه است. دعا میکند که او همیشه خوشحال و کامیاب باشد و از نعمتها و زیباییهای دنیا بهرهمند گردد، مانند لباسهای زینتی و با شکوهی که مخصوص پادشاهان است.
تا بگردد آسمان و تا بتابد آفتاب
تا بپاید مرکز و بر وی بروید ارغوان
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان بگردد و خورشید بتابد، مرکز باقی خواهد ماند و ارغوان بر آن جوانه خواهد زد.
شاه گیر و شاه بند و مال بخش و داد ده
دیر زی و شاد باش و ملک گیر و ملک ران
هوش مصنوعی: سلطنت را به دست بگیر، قدرت را در اختیار داشته باش و بخشندگی کن. در زندگیات به خوشی و شادی بپرداز و در نهایت، حاکمیت و فرمانروایی را به دست آور و از آن بهرهمند شو.