گنجور

شمارهٔ ۲۶۵ - مدح شیرزاد

راست کن طارم کاراسته شد گلشن
تازه کن جانها جانا به می روشن
بر جمال شه ساقی تو قدح ها ده
بر ثنای شه مطرب تو نواها زن
بازوی دولت و تاج شرف و ملت
شیرزاد آن شه پیل افکن شیر اوژن
آنکه در خدمت گیتی شودش بنده
وانکه از طاعت گردون نهدش گردن
بسطت جاهش در دهر برد لشکر
رفعت قدرش بر چرخ کشد دامن
لطف و خلقش را چون آب شود آتش
عنف و بأسش را چون موم شود آهن
ببرد رخشش گر چرخ بود مقصد
بگذرد زخمش گر کوه شود جوشن
دست لهوش را ناهید شود یاره
فرق عزش را خورشید سزد گر زن
روز بزم او یادی مکن از حاتم
وقت رزم او ذکری مبر از بیژن
باد در دولت تا عقل بود در سر
باد در نعمت تا روح بود در تن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

راست کن طارم کاراسته شد گلشن
تازه کن جانها جانا به می روشن
هوش مصنوعی: کارها را به خوبی درست کن، باغ را تازه و زیبا کن. جان‌ها را با عشق سیراب کن و به می روشن زنده‌دل باش.
بر جمال شه ساقی تو قدح ها ده
بر ثنای شه مطرب تو نواها زن
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جمال معشوق، باده‌نوشی کن و به ستایش او آواز بخوان.
بازوی دولت و تاج شرف و ملت
شیرزاد آن شه پیل افکن شیر اوژن
هوش مصنوعی: شخصی که به عنوان نماینده قدرت و عظمت ملت به شمار می‌آید، کسی است که از نسل شیر (نماد شجاعت و قدرت) و با هویتی باشکوه و بزرگ در آنجا قرار دارد.
آنکه در خدمت گیتی شودش بنده
وانکه از طاعت گردون نهدش گردن
هوش مصنوعی: کسی که برای دنیا خدمت کند، در واقع بنده آن است و کسی که از فرمان آسمان سر پیچی کند، خود را زیر یوغ می‌برد.
بسطت جاهش در دهر برد لشکر
رفعت قدرش بر چرخ کشد دامن
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف شخصی پرداخته می‌شود که مقام و جایگاهش در جهان بسیار بلند و باارزش است. او به گونه‌ای در دنیای خود گسترش یافته و عظمتش به حدی است که به آسمان می‌رسد و به یک نوع اعتبار و احترام تبدیل شده است. در واقع، این فرد، با توانمندی و ویژگی‌های خاصش، دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد و بر زندگی اطرافش تأثیر مثبت می‌گذارد.
لطف و خلقش را چون آب شود آتش
عنف و بأسش را چون موم شود آهن
هوش مصنوعی: نرمی و مهربانی او مانند آب است که همه چیز را نرم می‌کند، و خشم و قدرتش مانند موم است که آهن را در هم می‌شکند.
ببرد رخشش گر چرخ بود مقصد
بگذرد زخمش گر کوه شود جوشن
هوش مصنوعی: اگر چهره‌اش به آسمان باشد، گذر کردن از او سخت است؛ حتی اگر به کوه تبدیل شود، زخم او فراموش نخواهد شد.
دست لهوش را ناهید شود یاره
فرق عزش را خورشید سزد گر زن
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و عشق می‌پردازد. در آن اشاره‌ای به شخصیت و جذابیت محبوب وجود دارد که چون ناهید (الهه زیبایی) زیباست و خورشید به خوبی او می‌سازد. به نوعی در این شعر، از زیبایی و تأثیر آن بر دل و جان صحبت می‌شود و نشان‌دهنده این است که محبوب با وجود زیبایی‌اش، هنوز هم می‌تواند معشوقه‌ای شایسته باشد.
روز بزم او یادی مکن از حاتم
وقت رزم او ذکری مبر از بیژن
هوش مصنوعی: در روز شادی و جشن او، به یاد کارهای نیک حاتم نباش و در زمان جنگ و جدل او، از بیژن یاد نکن.
باد در دولت تا عقل بود در سر
باد در نعمت تا روح بود در تن
هوش مصنوعی: تا زمانی که عقل و فکر در وجود انسان هست، زندگی و حکومت به خوبی پیش می‌رود. همچنین تا زمانی که روح در بدن است، نعمت و رفاه نیز وجود دارد.