شمارهٔ ۲۶۲ - ارسلان بن مسعود را ستاید
ز خورشید روی ملک ارسلان
شد این قصر روشنتر از آسمان
جهاندار شاهی که مانند او
ندیدست یک چشم شاه زمان
نبیند سر همتش را فلک
نیابد یقین دلش را گمان
تو آن قصر داری بهاری ز ملک
که آن را نباشد به گیتی خزان
تو آن بوستانی که در صحن تو
ز مه بیکران هست سرو روان
که دیدست هرگز چنین شهریار
که دیدست هرگز چنین بوستان
همی روزگار از تو دارد مثل
همی از تو گوید فلک داستان
بلی پیشگاه امانی ز عدل
به تو خرم و شاد عدل و امان
تویی معدن ملک تا حشر پای
تویی منبع جود جاویدمان
همیشه به تو خرم و شاد باد
شهنشاه عادل ملک ارسلان
زمین شهریاری جهان داوری
که ملکش جوانست و بختش جوان
ز صاحبقران ها قرانها چنو
جهان را نبودست صاحبقران
نه چون حشمتش حشمت اردشیر
نه چو همتش همت اردوان
جهان و فلک مدح و فرمانش را
گشاده دهانست و بسته میان
نه چون دولت او جهان فراخ
نه چون رتبت او سپهر کیان
ز سهمش بلرزد همی بحر و بر
ز جودش بنالد همی کوه و کان
ز جودست بر گنج او کاربند
ز عدلست بر ملک او پاسبان
همی تا بود شادمانه ولی
دلش باد از مملکت شادمان
فلک پیش شاهیش بسته کمر
زمانه به شادیش کرده ضمان
شمارهٔ ۲۶۱ - مدیح منصوربن سعید: دوش گفتی ز تیرگی شب منشمارهٔ ۲۶۳ - مدیح سیف الدوله محمود: ای تو را خوانده صنیع خود امیرالمؤمنین
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز خورشید روی ملک ارسلان
شد این قصر روشنتر از آسمان
هوش مصنوعی: این قصر به خاطر زیبایی و درخشش خاصی که دارد، از خورشید و چهره ملک ارسلان نورانیتر و روشنتر است.
جهاندار شاهی که مانند او
ندیدست یک چشم شاه زمان
هوش مصنوعی: به فرمانروایی اشاره دارد که مانند او در تاریخ وجود نداشته است و او بینظیر و یگانه است. این شاه، به قدری برجسته و خاص است که در زمان خود هیچ کس همانند او را دیده نیست.
نبیند سر همتش را فلک
نیابد یقین دلش را گمان
هوش مصنوعی: آسمان هرگز نمیتواند ببیند که همت او به کجا میرسد و دل او نیز از هیچ گمانی مطمئن نیست.
تو آن قصر داری بهاری ز ملک
که آن را نباشد به گیتی خزان
هوش مصنوعی: تو در کاخی هستی که همیشه بهار دارد و هیچگاه در آن خبری از پاییز نیست.
تو آن بوستانی که در صحن تو
ز مه بیکران هست سرو روان
هوش مصنوعی: تو باغی هستی که در فضای خود درختی از عشق و زیبایی داری که همیشه سرسبز و پرنشاط است.
که دیدست هرگز چنین شهریار
که دیدست هرگز چنین بوستان
هوش مصنوعی: آیا تا به حال شهری را دیدهای که اینگونه باعظمت باشد، یا چمنی را که اینقدر زیبا و دلانگیز باشد؟
همی روزگار از تو دارد مثل
همی از تو گوید فلک داستان
هوش مصنوعی: این روزگار به تو وابسته است و آسمان نیز حکایتهای تو را نقل میکند.
بلی پیشگاه امانی ز عدل
به تو خرم و شاد عدل و امان
هوش مصنوعی: بله، در سایهی عدالت و امنیت تو، من خوشحال و شاداب هستم.
تویی معدن ملک تا حشر پای
تویی منبع جود جاویدمان
هوش مصنوعی: تو منبع و خزانهی ارزشها و خوبیها هستی و تا زمان قیامت، همهی بخششها و نیکیها از تو سرچشمه میگیرد.
همیشه به تو خرم و شاد باد
شهنشاه عادل ملک ارسلان
هوش مصنوعی: همیشه برای تو، ای پادشاه عادل و بزرگ، شادی و سرسبزی آرزو دارم.
زمین شهریاری جهان داوری
که ملکش جوانست و بختش جوان
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که زمین به عنوان حاکم و قاضی جهان، جایی است که سرزمینش جوان و خوشبختیاش نیز تازه و پر امید است.
ز صاحبقران ها قرانها چنو
جهان را نبودست صاحبقران
هوش مصنوعی: در میان کسانی که دارای مقام و عظمت هستند، چگونه میتوان جهانی را یافت که مانند آنها باشد؟
نه چون حشمتش حشمت اردشیر
نه چو همتش همت اردوان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که در حال صحبت در مورد اوست، نه به اندازهی شکوه و افتخار اردشیر (شاه هخامنشی) بزرگ و با عظمت است و نه به اندازهی قدرت و ارادهی اردوان (یکی از پادشاهان هخامنشی) دارای همت و ارادهای قوی است. به عبارتی، او نه در جایگاه اجتماعی و نه در قدرت، به این دو شخصیت تاریخی نمیرسد.
جهان و فلک مدح و فرمانش را
گشاده دهانست و بسته میان
هوش مصنوعی: جهان و آسمان به ستایش و اطاعت از او دم باز کردهاند، اما در دل خود رازهایی پنهان دارند.
نه چون دولت او جهان فراخ
نه چون رتبت او سپهر کیان
هوش مصنوعی: نه مانند نعمت و ثروت اوست که جهان را وسیع کند، نه مانند مقام و موقعیت اوست که آسمان را بالا برد.
ز سهمش بلرزد همی بحر و بر
ز جودش بنالد همی کوه و کان
هوش مصنوعی: از بخشش او دریا و خشکی به لرزه در میآید و کوهها و منبعها به خاطر کرم او ناله میکنند.
ز جودست بر گنج او کاربند
ز عدلست بر ملک او پاسبان
هوش مصنوعی: از بخشندگی او به گنجایشش وابسته است و از عدالت او، نگهبان ملک او است.
همی تا بود شادمانه ولی
دلش باد از مملکت شادمان
هوش مصنوعی: او تا زمانی که شاد و خوشحال باشد، دلش از سرزمین شاد و سرزندهاش پر از خوشی است.
فلک پیش شاهیش بسته کمر
زمانه به شادیش کرده ضمان
هوش مصنوعی: به خاطر قدرت و سلطه تو، آسمان برایت گردنکشی کرده و زمان به خاطر خوشحالیات تضمین کرده است.