گنجور

شمارهٔ ۲۴۷ - وصف لیل و قلم

چون سیه کرد خاک پیرامن
شب کشان کرد بر هوا دامن
گیسوان نگار شد گویی
واندرو در بنات نعش و پرن
آز من زو و او دراز چو آز
محنتم زو و او سیه چو محن
از درازی چو زلف نامفتول
وز سیاهی چو جعد پر ز شکن
از نسیم و ستاره دانستم
منفذ باب و مدخل روزن
همچو تیغی مجره پر گوهر
چرخ گردان درو به جای مسن
می نیارست کرد بانگ از بیم
طیلسان دار چرخ در مؤذن
زان کجا فرقدان به چرخ بلند
چشم بی نور می فتادش ظن
من بدست اندر از پی صفتش
لعبتی مشک چهر زرین تن
مهر رنگی چو در کسوف شود
به لآلی معانی آبستن
چون شود جفت بحر قار سزد
زاید از وی معانی روشن
اگر او زاد کر ز مادر خویش
چون فصیح آمد و بلیغ سخن
باز کرده دهن سخن گویند
او شود گنگ باز کرده دهن
پس از آن گوید او کجا به تیغ
سر او را ببری از گردن
کار ملکست راست پنداری
که بپیرایدش همی آهن
چون تواناست او و برنا سر
که چنان لاغرست و پیر بدن
چون زبان گشت ترجمان ضمیر
همچو دل گشت قهرمان فطن
گر شهادت بگفت از چه بود
خورش او ز رای اهریمن
بند بر پای و تیز رو چون باد
تیره و زاید او سهیل یمن

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون سیه کرد خاک پیرامن
شب کشان کرد بر هوا دامن
هوش مصنوعی: وقتی شب با تاریکی خود اطراف را پوشاند، دامن آسمان را نیز پر از ابرهای سیاه کرد.
گیسوان نگار شد گویی
واندرو در بنات نعش و پرن
هوش مصنوعی: موهای زلف معشوق به گونه‌ای است که در میان نرگس‌ها و گل‌های زیبا نمایان شده است.
آز من زو و او دراز چو آز
محنتم زو و او سیه چو محن
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره به رابطه‌ای پیچیده و یا درگیری بین دو نفر دارد. یکی از طرفین تلاش می‌کند تا نقاط ضعف یا مشکلات دیگری را بیرون بکشاند، در حالی که خود نیز دچار چالش‌ها و مشکلاتی است. این تبادل و تأثیر متقابل، بر روی هر دو طرف تأثیر می‌گذارد و نشان‌دهندهٔ سایه‌های سنگینی است که بر آن‌ها وجود دارد.
از درازی چو زلف نامفتول
وز سیاهی چو جعد پر ز شکن
هوش مصنوعی: بازی موهای بلندی که به طور نامرتب روی هم افتاده‌اند و سیاهی که مانند موج‌های پرچین و فر است، تصویر زیبایی از جذابیت و دلربایی را به نمایش می‌گذارد.
از نسیم و ستاره دانستم
منفذ باب و مدخل روزن
هوش مصنوعی: از نسیم و ستاره‌ها فهمیدم که درب و راه ورود به دنیا کجاست.
همچو تیغی مجره پر گوهر
چرخ گردان درو به جای مسن
هوش مصنوعی: مانند شمشیری برنده و پر از جواهر که در آن جایی برای سست و ناپایدار نیست.
می نیارست کرد بانگ از بیم
طیلسان دار چرخ در مؤذن
هوش مصنوعی: می‌خواهد بگوید که به خاطر ترس از قدرت سرنوشت و چرخ زمان، نمی‌تواند به راحتی صدا بلند کند و ندا دهد. او در دلش ترسی دارد که مانع از ابراز خود می‌شود.
زان کجا فرقدان به چرخ بلند
چشم بی نور می فتادش ظن
هوش مصنوعی: چشم نورانی و درخشان فرقدان در آسمان بلند، از جایی که پیدا می‌شود، به دور افتاده و به نظر می‌رسد که این وضعیت او را به شگفتی و گمان وامی‌دارد.
من بدست اندر از پی صفتش
لعبتی مشک چهر زرین تن
هوش مصنوعی: من در جستجوی ویژگی‌های او، دختری زیبا و خوش‌چهره را می‌بینم که پوستی تیره و موهایی مانند طلا دارد.
مهر رنگی چو در کسوف شود
به لآلی معانی آبستن
هوش مصنوعی: وقتی که خورشید در کسوف قرار می‌گیرد، زیبایی و رنگ‌هایش مانند درخشندگی مرواریدها می‌شود و معانی عمیق و پرباری را به همراه خواهد داشت.
چون شود جفت بحر قار سزد
زاید از وی معانی روشن
هوش مصنوعی: وقتی که دو طرف یک دریا با هم ترکیب شوند، از آن مفاهیم روشن و واضحی به وجود می‌آید.
اگر او زاد کر ز مادر خویش
چون فصیح آمد و بلیغ سخن
هوش مصنوعی: اگر او از مادرش به دنیا آمده باشد، به طور طبیعی آسان و شایسته سخن می‌گوید.
باز کرده دهن سخن گویند
او شود گنگ باز کرده دهن
هوش مصنوعی: وقتی کسی شروع به صحبت می‌کند و حرف‌هایش بی‌معنا یا بی‌پایه و اساس است، در واقع به جای ارائه اطلاعات مفید، فقط حرف‌های بیهوده می‌زند. در این حالت، حتی اگر صحبت کند، به نوعی خاموش و بی‌فایده به نظر می‌رسد.
پس از آن گوید او کجا به تیغ
سر او را ببری از گردن
هوش مصنوعی: سپس او می‌پرسد که کجا می‌خواهی سرش را با تیغ از گردنش جدا کنی.
کار ملکست راست پنداری
که بپیرایدش همی آهن
هوش مصنوعی: کار تو، ای پادشاه، بر این باور است که باید به مشورت و راهنمایی دیگران توجه کنی، چرا که این امر همچون آهن است که با گرما و تلاش شکل می‌گیرد و بهبود می‌یابد.
چون تواناست او و برنا سر
که چنان لاغرست و پیر بدن
هوش مصنوعی: بیت به توصیف شخصی می‌پردازد که با وجود لاغری و پیری ظاهری، از قدرت و توانمندی بالایی برخوردار است. این فرد توانایی‌هایش را نه به شکل ظاهری بلکه به سبب ویژگی‌های درونی‌اش نشان می‌دهد.
چون زبان گشت ترجمان ضمیر
همچو دل گشت قهرمان فطن
هوش مصنوعی: زمانی که زبان قادر به بیان احساسات درونی شود، مانند دل می‌تواند درک و هوشیاری را به نمایش بگذارد.
گر شهادت بگفت از چه بود
خورش او ز رای اهریمن
هوش مصنوعی: اگر شهادت می‌داد که چرا خورشید وجودش از تدبیر شیطان است، این نشان از حقیقتی دارد که ممکن است پنهان بماند.
بند بر پای و تیز رو چون باد
تیره و زاید او سهیل یمن
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف شخصی می‌پردازد که با سرعت و توانایی زیاد حرکت می‌کند، مانند بادی که ناگهانی و تند وزیدن می‌گیرد. او همچنین به زیبایی و توانمندی این فرد اشاره می‌کند که شبیه‌ی ستاره‌ی سهیل در یمن است، ستاره‌ای که به عنوان نشانی از نور و درخشش شناخته می‌شود. در کل به ویژگی‌های بارز و منحصر به فرد این شخص پرداخته شده است.